samedi 6 février 2010

اطلاعیه: فراخوان به تظاهرات

در حمایت از جنبش مردمی در ایران و در محکومیت اعمال خشونتهای وحشیانه از سوی عوامل و امرین سرکوب مردم ، در روز 15.02.2010 در برابر دفتر سازمان ملل در شهر ژنو تظاهراتی از ساعت 9 تا 12 برگزار خواهد شد.

حزب دمکرات کردستان ایران- کمیته سویس

محل حضور :

Place des Nations

فعاليت دانشجويان دانشکده علوم تحقيقات دانشگاه تهران




اعتراض شدید اتحادیه اروپا به احکام اعدام در ایران

رادیو آلمان: مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد ایران باید فورا روند فزاینده اعدام، به‌خصوص اعدام‌هایی که با هدف «ارعاب معترضان ضد دولت» انجام می‌شود را متوقف کند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، کاترین اشتون در این بیانیه به‌صراحت گفته است که «اقدامات اخیر دولت ایران بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر برای ارعاب مخالفان است.»

در بیانیه اتحادیه اروپا آمده است: «این اتحادیه با صدور حکم اعدام در هر شرایطی مخالف است و از ایران می‌خواهد که فورا به این روند پایان دهد. اتحادیه اروپا نگرانی عمیق خود را از طریق این بیانیه اعلام می‌دارد.»

در پی وقایع روز عاشورا و در آستانه ۲۲ بهمن در ایران که پیش‌بینی می‌شود مخالفان ایران حضور گسترده‌ای در تظاهرات اعتراضی داشته باشند، جمهوری اسلامی دو نفر از معترضان را اعدام و ۹ نفر دیگر از آنها که به «محاربه» متهم شده‌اند را در روز سه‌شنبه محکوم به اعدام کرد. پیش‌تر ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضائیه اعلام کرده بود که حکم اعدام این ۹ نفر در روزهای آتی اجرا خواهد شد.

اعتراض سه نهاد بین‌المللی

در واکنشی دیگر به اقدامات دولت ایران، فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران (IFJ)، سازمان عفو بین‌الملل و کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری روز چهارشنبه هفته جاری در نشستی مشترک که در حاشیه نشست اتحادیه اروپا در بروکسل انجام شد، از رهبران اروپا و جهان خواستند تا با تشدید فشارها بر ایران، حکومت ایران را وادار به احترام به حقوق بشر و آزادی بیان کنند.

این سه سازمان معتبر فعال در زمینه حقوق بشر و آزادی رسانه‌ها همچنین از دولت ایران خواستند که به همه اقداماتی که با هدف ارعاب و سرکوب مدافعان حقوق بشر انجام می‌شود، پایان دهد.

فراخوان به تظاهرات 22 بهمن در اسلو نروژ

فراخوان به تظاهرات بزرگ ایرانیان در 22 بهمن - اسلو
در اعتراض به اعمال خشونت دستگیریهای بی رویه، تجاوز، سرکوب، شکنجه واعدام در ایران
سخنرانان: آقای محمد رضا حیدری دیپلمات شجاع و مردمی
و تعدادی از سیاستمداران نروژی
از دوشنبه 8 تا جمعه 12 فوریه
ساعت 12 تا 17
مقابل پارلمان نروژ

کمیته نروژی - ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران - نروژ

کاریکاتور؛ چین با تحریم بیشتر رژیم مخالفت کرد



فراخوان به تظاهرات ۲۲ بهمن، مونترال - کانادا

فراخوان به تظاهرات به مناسبت ۲۲ بهمن، مونترال-کانادا
تظاهرات ۲۲ بهمن در کانادا
february روز پنجشنبه ۲۲ بهمن مصادف با 11
Philips Square ساعت ۵ بعد از ظهر، مکان: در میدان

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات ۲۲ بهمن در آنکارا

فراخوان به آکسیون اعتراضی علیه اعدام و همگام با مبارزات مردم ایران در سالروز ۲۲ بهمن در برابر سفارت رژیم جمهوری اسلامی در آنکارا ۱۱ فوریه از ساعت ۱۴ تا ۱۹ بعدازظهر

خطر اعدام؛ شدیدترین تدابیر امنیتی اطراف زندان اوین

یکی از خوانندگان: نمیدانم این اقدام برای بردن زندانيان محکوم به اعدام است یا جلوگیري از تجمع خانواده ها.

وبلاگ http://balatariny.blogspot.com

بیش از یکصد ون نیروی سرکوب ، زیر پل یادگار و روبروی در اصلی اوین ایستاده است . دو طرف پل را مانع گذاشته اند و تنها به عرض عبور یک ماشین فضا است و پلیس و یگان ویژه کنترل تردد را بر عهده دارند . زیر در اصلی اوین ، نیروی فراوان با سلاحهای جنگی مستقر است . از سمت در شرقی اوین ، اوضاع بدتر از این است . کنترل شدید تردد و نیروی بسیار سرکوب .
این وضعیت اطراف زندان اوین ، امشب شانزدهم بهمن ماه است . تدابیری امنیتی که در هشت ماه اخیر هیچ کجا ، حتی در زمان تحلیف در اطراف مجلس و یا در ورودی پاستور برای محل بیت رهبری و نهاد نیز دیده نشده است


هشدار؛ احتمال اعدام چند از بازداشت شدگان در ساعات آینده
کانون همبستگی هانوفر: بر اساس اطلاعات رسیده از ایران قرار شده است ظرف امروز و فردا 9 نفری را که به اعدام محکوم کردند درمیدان انقلاب به دار بیاویزند لطفا در این زمینه اطلاع رسانی کنید


هشدار؛ احتمال اعدام قريب الوقوع متهمين به محاربه در ملاعام
یکی از خوانندگان از تهران: هشدار , احتمال اعدام قريب الوقوع متهمين به محاربه در ملاعام ( همين امروز )

همين الان (صبح جمعه) كه دارم اين خبر رو واستون مينويسم توي پياده رو هاي حوالي خيابان انقلاب شاهد بودم كه تعداد زيادي كارگر در حال زدن داربست هستند و حضور ماموران امنيتي بخصوص لباس شخصيها چشمگير است . محدوديتهاي عبور و مرور نيز در اين خيابان صورت گرفته و من وقتي از يكي از ماموران ماجرا را از داخل ماشين پرسيدم فقط از من خواستند با سرعت از آنجا دور شوم ! .
لطفا پيگيري نماييد


چین: پرونده هسته ای رژیم تهران در مرحله ای سرنوشت ساز

به گزارش خبرگزاری فرانسه از مونیخ، وزیر خارجه چین امروز طی سخنانی در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کرد، پرونده هسته ای رژیم تهران وارد مرحله ای حساس و سرنوشت ساز شده است.

بحران هسته ای رژیم تهران یکی از موضوعات اصلی چهل و ششمین کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام شده است. چین برای نخستین بار است که در این کنفرانس شرکت می کند.

دولت چین پیشتر گفته بود که با اعمال تحریمهای جدید علیه رژیم تهران مخالفت خواهد کرد. اما سخنگوی کاخ سفید شب گذشته اعلام کرد که چین به همکاری با ایالات متحده در این زمینه ادامه خواهد داد.

وزیر خارجه چین امشب قرار است با همتای روسی خود و همچنین مشاور امنیت ملی آمریکا در باره پرونده هسته ای رژیم تهران گفتگو کند.

در همین حال وزیر خارجه آلمان در یک مصاحبه‌ رادیویی با اشاره به سخنان اخیر احمدی نژاد که گفته بود آماده همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی است، گفت رفتار رژیم تهران در دو سال گذشته مبتنی بر فریبکاری و وقت ‌کشی بوده است.

وزیر خارجه آلمان ابراز تردید کرد که رژیم تهران واقعا علاقه‌ مند به حل مناقشه اتمی باشد.


هشدار وزیر خارجه روسیه

به گزارش رادیو آلمان، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه امروز در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با گیدو وستروله همتای آلمانی خود، به رژیم تهران هشدار داد و گفت مناقشه اتمی می ‌‌تواند به شورای امنیت برود.

وزیر خارجه روسیه گفت، درست است که مسکو تلاش می کند مناقشه اتمی از طریق دیپلماتیک حل شود، اما اگر رژیم تهران پاسخی سازنده ارائه ندهد، مسئله می تواند در شورای امنیت سازمان ملل به بحث گذاشته شود.

وزیر خارجه روسیه گفت، قصد دارد در شامگاه جمعه با منوچهر متکی ، وزیر خارجه جمهوری اسلامی که سراسیمه به مونیخ رفته است، در حاشیه کنفرانس امنیتی ملاقات کند.

همزمان با اعلام حضور متکی در کنفرانس مونیخ، یک روزنامه معروف آلمان در گزارشی مبسوط ازسندی خبر داده است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به آن دسترسی پیدا کرده و حاوی جنبه‌هایی از تلاش رژیم ایران برای دستیابی به سلاح اتمی است.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در شماره جمعه (۵ فوریه) نوشته است که رژیم ایران با یاری یک دانشمند آزمایشگاه‌های هسته‌ای از کشورهای استقلال یافته اتحاد شوروی سابق، ساخت کلاهک هسته‌ای پیشرفته‌ای را برنامه‌ریزی کرده است.

جزوه‌ای در مورد اطلاعاتی که در این باره در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد تهیه شده است. آژانس بر این نظر است که برنامه رژیم ایران در ساخت کلاهک هسته‌ای پیشرفته می‌تواند اجرایی شود و جمهوری اسلامی احتمالا بدون کمک این دانشمند هسته‌ای نمی‌توانست به چنین برنامه‌ای دست یابد.

بیست و دو بهمن؛ خط و نشان کشیدن سرکرده بسیج برای مردم

ایسنا: رييس سازمان بسيج مستضعفين در پاسخ به اين پرسش که آيا بسيج براي راهپيمايي 22 بهمن امسال تدابير امنيتي دارد يا خير؟ گفت: همه ملت ما بسيجي هستند و بسيج وظايف خود را انجام مي دهد. سردار نقدی ادامه داد : درست است که دشمنان شعارهاي زيادي مي دهند ولي بسیج اجازه عرض اندام به آنها نخواهد داد. رييس سازمان بسيج مستضعفين در ادامه، اظهار کرد: امسال در سالگرد انقلاب اسلامی؛ بهمن 50 ميليوني بر سر آمريکا فرود خواهد آمد و آمريکا را له خواهد کرد

دادستان كل رژیم‌: ‌اسلام واقعی را به دنيا معرفی كرديم

روزنامه آفتاب یزد: دادستان كل كشور‌ در پاسخ به اين پرسش كه <مهم‌ترين ‌دستاورد انقلاب اسلامي در اين 30 سال پس از انقلاب چيست؟>گفت: به حمدالله در اين مدت اسلام واقعي به ‌دنيا معرفي و نهادينه شد. ‌به گزارش ايلنا محسنی اژه ای ادامه داد: از مهم‌ترين مسائلي كه در طول تاريخ و در قرن‌هاي اخير رخ داده، ظلم به اسلام ‌است و در اين مدت اسلام واقعي و قرآن محجور مانده بودند اما امام خميني (ره) توانستند اسلام ناب را به جهان ‌معرفي كنند.‌ ‌وي افزود: در اين 30 سال بعد از انقلاب، اسلام اصيل نهادينه و مشخص شد كه نظام اسلامي جوابگوي همه ‌نيازها و مسائل بشريت است.

محاکمه 4 زندانی سیاسی زن به اتهام محاربه

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، چهار تن از زنان دستگیر شده اخیر به شعبه 28 دادگاه انقلاب فراخوانده شدند و بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گرفتند.
روز یکشنبه 11 بهمن ماه 4 تن از زنان زندانی سیاسی به شعبه 28 دادگاه انقلاب برده شدند و توسط محمد مقیسه ای معروف به ناصریان( از اعضای کمیسیون مرگ قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 ) بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گرفتند.نام زنان زندانی سیاسی که بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار گرفتند عبارتند از،خانم آقائی متهم ردیف اول،خانم کاظمی متهم ردیف دوم،خانم معصومی متهم ردیف سوم و خانم زهرا جباری متهم ردیف چهارم می باشند.
خانم معصومی نسبت به اتهامات وارده اعتراض کرد و هیچ کدام از آنها را نپذیرفت و در دادگاه اعلام کرد که اعترافات گرفته شده تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بوده است و غیر واقعی می باشد . مقیسه ای در واکنش به اعتراض خانم معصومی اعلام کرد که از بازجویان وزارت اطلاعات که وی را تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داده اند استعلام خواهد خواست.
خانم زهرا جباری به اتهامات نسبت داده شده اعتراض کرد و به مقیسه ای گفت که بازجویان او را مورد شکنجه قرار داده اند و ناخن های وی را کشیدند و اثرات کشیدن ناخن خود را در دادگاه به مقیسه ای نشان داد ولی مقیسه ای با وقاحت به زندانیان سیاسی زهرا جباری گفت که خودت ناخن هایت را کشیدی و می خواهی کارشناس (بازجو) را متهم کنی.صحبتهای مقیسه ای باعث شگفتی وکلا و حاضرین در دادگاه شد. نهایتا مقیسه ای به خانم جباری گفت که از بازجوی وی تقاضای استعلام خواهد کرد و در دادگاهی که بعد از عید نوروز بر گزار خواهد شد به آن رسیدگی خواهد کرد.خانم زهرا جباری در 27 شهریور ماه دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد . او به مدت 2 ماه در سلولهای انفرادی تحت بازجوئی و شکنجه بسر برد و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد. . او بدلیل داشتن ارتباط خانوادگی با خواهر و 2 برادرش در قرارگاه اشرف در عراق در زندان بسر می برد.
خانم آقایی و کاظمی که بر مبنای قانون محاربه مورد محکاکمه قرار گرفته بودند. مقیسه ای به آنهااعلام کرد که حکم آنها در هفته های آینده ابلاغ خواهند شد.
محمد مقیسه ای معروف به ناصریان با رفتاری وحشیانه و غیر انسانی با زندانیان سیاسی و وکلای آنها برخورد می کرد و در طی مدت دادگاه زندانیان سیاسی را مورد اهانت قرار می داد.اوهمچنین از حضور خانواده های زندانیان سیاسی در دادگاه ممانعت کرد و دستور داد که خانواده ها را از راهروی دادگاه بیرون کنند. بیرون کردن خانواده ها زندانیان سیاسی با رفتاری خشن و غیر انسانی صورت گرفت.
بازجویان وزارت اطلاعات احکام غیر انسانی و سنگین را خود از پیش تعیین می کنند و زندانیان سیاسی را به دادگاههای نمایشی اعزام می کنند تا احکام به آنها ابلاغ شود.
تمام شواهد و دلایل موجود حاکی از تشکیل مجدد کمیسیون مرگ است. این کمیسیون بدستور علی خامنه ای تشکیل شده است و اعضای اصلی آن صارق لاریجانی،رئیسی از اعضای کمسیون مرگ سال1367 ،محسن اژه ای ،صلواتی مقیسه ای ،پیر عباسی ،احمد زرگر و جعفری دولت آبادی همراه با افراد شعب امنیتی دادکاه انقلاب که در بند 209 زندان اوین مستقر شده اند و همراه با بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در حال پرونده سازی علیه زندانیان سیاسی برای زمینه سازی صدور و اجرای احکام اعدام هستند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، محاکمه زنان زندانی سیاسی بر مبنای قانون محاربه برای صدور احکام سنگین و ضد بشری را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا است.

16 بهمن 1388 برابر با 05 فوریه 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

عجز و ناله امام جمعه رژیم در تهران در آستانه 22 بهمن

ایرنا: امام جمعه موقت تهران امروز با اشاره به در پيش بودن راهپيمايي 22بهمن گفت: اگر کساني بخواهند در اين روز شعار داده يا دست به کارهاي انحرافي بزنند، در پيشگاه خداوند مسوول خواهند بود. آيت الله امامي کاشاني با بيان اينکه ممکن است برخي بخواهند در اين روز شعارهايي خاص را سر دهند، خطاب به جوانان گفت: از شما تقاضا مي کنم به کساني که ممکن است بخواهند وارد صف شما شده و شعار سر دهند، اجازه ورود در ميان خودتان نداده و خود را با آنها آلوده نکنيد

هجوم گسترده به فعالان سیاسی و مدنی در آستانه 22 بهمن

سایت ندای سبز آزادی: در شب های گذشته ماموران امنیتی تعدادی از فعالان طیف چپ را بازداشت کرده و برای دستگیر کردن تعدادی دیگر از آنها نیز اقدام کرده، اما موفق به بازداشتشان نشدند.

یاشار دارالشفا، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران، از جمله افرادی است که پنجشنبه شب در هجوم ماموران امنیتی به خانه اش بازداشت شده است. ماموران در این هجوم، کاوه دارالشفا و توران کبیری، برادر و مادر او را هم بازداشت کرده اند.

یاشار دارالشفا پیش از این در اعتراضات روز ۱۳ آبان هم بازداشت شده و حدود سه هفته را در زندان اوین گذرانده بود.

مازیار سمیعی، دیگر فعال سابق دانشجویی طیف چپ است که او هم پنجشنبه شب در خانه اش دستگیر شده است.

به نظر می رسد دستگیری این دو با گفته های امید منتظری در دادگاه اخیر بی ارتباط نباشد. آقای منتظری در دادگاه خود از جمله به فعالیت های خود در نشریه سرپیچ اشاره کرده بود و مازیار سمیعی و یاشار دارالشفا هم در این نشریه اینترنتی که گرایش چپ داشته، یادداشت هایی نوشته بودند.

امید مهرگان، مترجم و نویسنده صفحه اندیشه روزنامه شرق، هم در میان بازداشت شدگان پنجشنبه شب است.

گزارش های موثقی هم از حمله به خانه چند نفر دیگر از فعالان طیف چپ به ندای سبز آزادی رسیده است. این افراد در زمان حمله نیروهای امنیتی در خانه نبوده اند و بنابراین بازداشت نشده اند. ندای سبز آزادی برای حفظ امنیت این فعالان، از انتشار اسامی آنها خودداری می کند.

در روزهای اخیر موج جدیدی از بازداشت ها آغاز شده که از آن جمله می توان از بهار تراکمه (دختر یونس تراکمه و خواهر اردوان تراکمه که او هم از فردای عاشورا در بازداشت است)، نوشین جعفری (روزنامه نگار)، گلناز توسلی (دانشجوی دانشکده هنر دانشگاه آزاد)، سحر قاسمی نژاد (دانشجوی دانشگاه تهران و فرزند یکی از اعدام شدگان دهه ۶۰)، نازنین حسن نیا (دانشجوی دانشگاه تهران)، احسان میرسعیدی (دانشجوی دانشگاه امیرکبیر)، محمد مختاری (دانشجوی دانشگاه کاشان)، وحید عابدینی (فعال سابق دانشجویی)، نوید عابدینی (فعال سابق دانشجویی)، اسماعیل ایزدی (فعال سابق دانشجویی)، علی محمد اسلامپور (خبرنگار در کرمانشاه)، کاوه قاسمی کرمانشاهی (فعال مدنی در کرمانشاه)، نیلوفر لاری پور (ترانه سرا و خبرنگار نشریه چلچراغ) نام برد.

خاتمی: نامه ام به رهبری محرمانه بود

روزنامه ابتکار: بعد از انتشار اخباري درباره نامه رئيس جمهور سابق به رهبر معظم انقلاب توسط برخي سايت هاي خبري که همه از سوي دفتر خاتمي تکذيب شد، اين بار سايت فراکسيون اقليت مجلس اقدام به انتشار خبري در اين زمينه کرد.به گزارش خبرآنلاين، پارلمان نيوز با اشاره به اينکه نامه مورد اشاره از سوي خاتمي نوشته شده است اما در آذر ماه و نه با محتوايي که در برخي رسانه ها آمده است، آورده است: خاتمي اوايل ماه مبارک رمضان اين نامه را در 9 صفحه به صورت محرمانه خطاب به رهبر معظم انقلاب نگاشته است.اين نامه توسط يکي از نزديکان به دست معظم له رسيده و ايشان نيز اين نامه که تحليل جامعي از حوادث روز و بعد از انتخابات و ريشه هاي آن بوده است را مطالعه نموده اند. محمد خاتمي در پايان اين نامه در مفادي راه حل هاي پيشنهادي خود براي برون رفت از وضعيت آن زمان کشور را به حضرت آيت الله خامنه اي اعلام کرده بود.خاتمي تاکيد کرده است که اين نامه به صورت محرمانه و نه عمومي براي ايشان ارسال شده است و صحيح و اخلاقي نيست که جزئيات و مفاد اين نامه از جانب او منتشر شود.

فراخوان به تظاهرات در 22 بهمن؛ کپنهاگ دانمارک

تظاهرات 22بهمن در دانمارک
زمان تجمع
روز پنجشنبه بیست و دو بهمن مصادف با یازدهم FEBRUAR
ساعت 18 بوقت اروپای مرکزی
مکان تظاهرات
KRISTIANSBORG
در میدان

روزنامه آلمانی: سندی در باره تلاش رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی

رادیو آلمان: چهل‌‌وششمین کنفرانس امنیتی مونیخ در بعد از ظهر امروز (جمعه ۵ فوریه) زیر تدابیر شدید امنیتی گشایش می‌یابد. جمهوری اسلامی در آخرین لحظات اعلام کرد که منوچهر متکی را روانه کنفرانس امنیتی مونیخ می‌کند. متکی گفته است که در سخنرانی خود "پیام مهمی" را مطرح خواهد کرد. برنامه جنجال‌برانگیز اتمی رژیم ایران یکی از مباحث اصلی کنفرانس مونیخ است

دو روز پس از اظهارات غیرمنتظره محمود احمدی‌نژاد در باره‌ی امکان توافق بر سر مبادله‌ی سوخت اتمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، منوچهر متکی، وزیر خارجه‌ی جمهوری اسلامی نیز به طور ناگهانی خبر از حضور خود در کنفرانس امنیتی مونیخ داده است. او گفته است که حامل پیام مهمی برای کنفرانس است.

ناظران سیاسی که مسائل کنفرانس مونیخ را دنبال می‌کنند با این پرسش روبرو هستند که آیا متکی سعی خواهد کرد ابهام‌ها و تردیدها در باره‌ی چرخش اخیر رژیم ایران در پرونده هسته‌ای را رفع کند یا پیام او حاوی نکاتی کلی و تکراری در باره‌ی وضعیت امنیتی جهان و تاکید بر "نقش و اهمیت" جمهوری اسلامی در این زمینه خواهد بود.

همزمان با اعلام حضور متکی در کنفرانس مونیخ، یک روزنامه معروف آلمان در گزارشی مبسوط ازسندی خبر داده است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به آن دسترسی پیدا کرده و حاوی جنبه‌هایی از تلاش رژیم ایران برای دستیابی به سلاح اتمی است.

روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ" در شماره جمعه (۵ فوریه) نوشته است که رژیم ایران با یاری یک دانشمند آزمایشگاه‌های هسته‌ای از کشورهای استقلال یافته اتحاد شوروی سابق، ساخت کلاهک هسته‌ای پیشرفته‌ای را برنامه‌ریزی کرده است. جزوه‌ای در مورد اطلاعاتی که در این باره در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد تهیه شده است. آژانس بر این نظر است که برنامه رژیم ایران در ساخت کلاهک هسته‌ای پیشرفته می‌تواند اجرایی شود و جمهوری اسلامی احتمالا بدون کمک این دانشمند هسته‌ای نمی‌توانست به چنین برنامه‌ای دست یابد.


حضور نخستین‌بار چین در کنفرانس مونیخ

برای نخستین بار وزیر خارجه چین، یانگ جیه‌چی، به کنفرانس مونیخ خواهد آمد. وی در حاشیه این کنفرانس با جیمز جونز، مشاور امنیتی پرزیدنت باراک اوباما در باره مناسبات پرمناقشه‌ی میان آمریکا و چین به گفت‌وگو خواهد پرداخت.


روسیه و غرب؛ تفاهم برای تشدید تحریم‌ها افزایش یافته

به گزارش خبرگزاری رویترز، یک عضو پارلمانی روسیه روز پنجشنبه (۴ فوریه) گفت که میان روسیه و کشورهای قدرتمند جهانی، تفاهم بیشتری بر سر تحریم‌های بیشتر علیه ایران حاصل شده است.

کنستانتین کوساچف، رئیس کمیته سیاست خارجی مجلس عوام و از افراد نزدیک به رهبران روسیه، تأیید کرد که مواضع روسیه و دیگر کشورها به سوی تشدید تحریم‌ها علیه ایران حرکت می‌کند. وی گفت که تغییر مواضع مداوم ایران قضیه را بغرنج کرده است.

کوساچف به شبکه تلویزیونی Vesti-24 گفت:«در رابطه با برخوردهای سخت‌تر با ایران و کاربست برخی تحریم‌های شدیدتر که بیشتر اقتصادی هستند، تفاهم متقابل میان روسیه و دیگر شرکای این کشور در صحنه بین‌الملل ایجاد شده است.»

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا نیز پس از ملاقاتی که با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه داشت، نظری مشابه را بیان داشته بود.

از نظر کارشناس اتمی، مارک فیتس‌پتریک، از انستیتوی پژوهش‌های راهبردی لندن، چین و روسیه تلاش خواهند کرد مانع از تصویب تحریم‌های شدیدتر علیه ایران بشوند، یا دست‌کم آن را تا حد ممکن به تعویق بیافکنند. ولی در نهایت به آن گردن خواهند نهاد. فیتس‌پتریک افزود: «چین قطعنامه تحریم را وتو نخواهد کرد».

واشنگتن به آرامى راه حل ديپلماتيک با رژيم تهران را كنار مى گذارد

شبکه جهانی تلويزيون بی بی سی در گزارشى اعلام کرد، دولت اوباما، بالا بردن توان رزمى آمريكا را كه در دوران دولت بوش شروع شده بود، شدت داده است. زمان بندى اين اقدام نشان مى دهد كه واشنگتن به آرامى راه حل ديپلماتیک با رژيم تهران را کنار می گذارد.

این منبع خبری با اشاره به استقرار كشتی هاى ويژه در كنار سواحل ايران و سيستم هاى ضد موشكى در چند كشور منطقه خلیج فارس گفت، اين امر به دنبال شكست تلاشهاى ديپلماتيک براى برقرارى رابطه با رژيم تهران و بيانگر تغييرى در استراتژى آمريكا نسبت به اين رژيم است.


چهار ناو هواپیمابر آمریکایی در راه خلیج فارس

به گزارش سایت عصر ایران، منابع آگاه به روزنامه کویتی القبس گفتند که تحریم ها و مجازت های بین المللی علیه رژیم تهران روند افزایشی به خود گرفته است تا جمهوری اسلامی به مرحله محاصره کامل درآید و این موضوع رژیم تهران را به واکنش نظامی می کشاند.

به گفته این منبع، آمریکا هم اکنون به شدت در باره اعمال محدودیت بر بنادر ایران فعالیت می کند و چهار ناو هواپیمابر آمریکایی در راه خلیج فارس هستند.

نامه خانواده زندانی محکوم به اعدام به دبیرکل سازمان ملل

خانواده احمد کریمی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در نامه سر گشاده خطاب به بان کی مون برای نجات جان فرزندشان استمداد طلبیدند.
خبرگزاری هرانا : به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احمد کریمی، زندانی سیاسی متولد سال 58، نجار و ساکن اسلامشهر است که با اینکه پیش از انتخابات بازداشت شده است، بر اثر تهدید و تطمیع وادار شده است در دادگاه متهمان بعد از انتخابات بعنوان اغتشاشگر بر علیه خود سخن بگوید و بر همین اساس نیز به اعدام محکوم شده است، خانواده این زندانی سیاسی طی نامه ای سرگشاده خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد از وی برای نجات جان فرزند خود استمداد طلبیده اند. متن این نامه عیناً در پی می آید.


دبير کل محترم سازمان مللل متحد

با سلام و عرض احترام
به اطلاع مي رسانيم، اينجانبان فاطمه باغچه غازي (مادر)،خديجه کريمي-زينب کريمي-جميله کريمي-اعظم کريمي-مرضيه کريمي-(خواهران)و محمد کريمي برادر احمد کريمي زنداني محبوس در زندان اوين هستيم.
به عرض مبارک مي رسانيم در اثر پيشنهاد و وسوسه فردي که مدتي کار فرماي پسرم و برادرمان بود با تصور کار در خارج از کشور و مسافرت از طريق کردستان عراق، احمد همراه حامد روحي نژاد که دچار بيماري MS بود و فرزند خردسال زماني به عراق رفتند و در اتاقي که اجاره کرده بودند به کار آشپزي و بچه داري مشغول شدند، چون احمد در ايران کارگر نجار بود در آنجا به عنوان کارگر بنا و مدتي هم در رستوران مشغول آشپزي شد و نفر سوم محمد رضا علي زماني که پدر طفل بود و قبل از خروج با همسر خود متارکه کرده بود نيز به کارهاي بيرون اشتغال داشت.
حدود 15ماهي که در عراق براي مسافرت به خارج تلاش کردند، پس انداز آنها تمام شد و برادرمان و آقاي روحي نژاد با توجه به قولهايي که اين اقا در مورد درآمد و زندگي خوب داده بود متوجه شدند که فريب خورده اند و تصميم به بازگشت گرفتند. آنهم توسط عموي حامد روحي نژاد که با مامورين وزارت اطلاعات در منطقه تماس گرفتند و به ايران آمدند و با تحقيقات اوليه که از اين دو نفر شد گفتند که مشکلي وجود ندارد و به کار و زندگي مشغول شويد و آنچه که گذشته بود در بازجويي در اختيار بازجو قرار دادند با اين توضيح که در همين مدتي که فرزند و برادرمان در ايران نبود پدرمان فوت کردند.
احمد پس از بازگشت در ايران به ادامه کار نجاري پرداخت.
بعد از گذشت 9ماه درنيمه شب 13ارديبهشت ماه 1388مامورين مجددا به سراغ احمد آمدند و با شکستن درب ورودي وارد خانه شده و احمد را دستگير کردند و مورد بازجويي قرار دادند، بازجويان ابتدا با تهديد و سپس با وعده آزادي احمد را فريب داده و اعترافات نادرستي گرفتند که هيچ کدام صحت نداشت و نهایتاً بر عکس وعده هاي بازجويان حکم اعدام صادر شد.
واينک از آن مقام محترم در خواست مي کنيم دستور فرماييد که با توجه به موازين حقوق بشر و ميثاقهاي بين الملل و قانون اساسي ايران و حقوق شهروندي اقدامي مبذول شود تا پرونده فرزند و برادرمان در دادگاه بي نظرو بدور از نفوذ دولتيان و با توجه به ظوابط قانوني با حضور وکيل تشکيل گردد و قضاوت عادلانه و بشري صورت گيرد .

در اتتظار اقدام سريع شما به منظور نجات اين جوان بي گناه هستيم.

با تشکر واحترامات فائقه
خانواده کریمی
15 بهمن 1388

vendredi 5 février 2010

چهار ناو هواپیمابر آمریکایی در راه خلیج فارس


به گزارش سایت عصر ایران، منابع آگاه به روزنامه کویتی القبس گفتند که تحریم ها و مجازت های بین المللی علیه رژیم تهران روند افزایشی به خود گرفته است تا جمهوری اسلامی به مرحله محاصره کامل درآید و این موضوع رژیم تهران را به واکنش نظامی
می کشاند. به گفته این منبع، آمریکا هم اکنون به شدت درباره اعمال محدودیت بر بنادر ایران فعالیت می کند

jeudi 4 février 2010

بازداشت یک فعال حقوق بشر در کردستان

كوردستان ميديا: ماموران امنیتی کرمانشاه صبح روز چهارشنبه، 14 بهمن ماه، کاوه قاسمی کرمانشاهی، فعال حقوق بشر و عضو کمپین یک میلیون امضا را در منزلش بازداشت کردند.
به گزارش سایت تغییر برای برابری« هفت نفر از ماموران لباس شخصی، با در اختیار داشتن حکمی که به گفته ی خانواده ی کاوه مشخص نیست از سوی چه نهادی و به چه منظوری صادر شده است، به منزل وی مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل منزل و ضبط کامپیوتر، وسایل شخصی و دست نوشته های کاوه، او را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
کاوه قاسمی کرمانشاهی، روزنامه نگارو از فعالان حقوق بشر و سخنگوی سازمان دیده بان حقوق بشر کردستان است. وی همچنین از اعضای کمپین یک میلیون امضا در کرمانشاه، عضو انجمن منحل شده ژیار و نیز از اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت است.

اعتصاب غذای سه دختر دانشجوی کرد


کوردستان میدیا: سروه ویسی، پخشان عزیزی و لیلا محمدی، سه دانشجوی کرد دانشگاه تهران در اعتراض به اعمال شکنجه‎های جسمی و روحی علیه خود، دست به اعتصاب غذا زدند.
به گزارش خبرگزاری کردستان، نامبردگان مدت 80 روز است که در زندان اوین تهران تحت شکنجه جسمی و روحی قرار دارند.
گزارش این منبع خبری حاکیست که این سه دختر دانشجو در اعتراض به وضعیت نامساعد خود و بلاتکلیفی‎شان، مدت سه روز است که دست به اعتصاب غذا زده و خواهان روشن نمودن وضعیت خود توسط مقامات مربوطه شده‎اند.
بازجویان اوین به دنبال این اعتصاب دانشجویان مزبور را تهدید به تعرض جنسی نموده‎اند. سروه ویسی، پخشان عزیزی و لیلا محمدی بدنبال اعتراضات دانشجویان کرد دانشگاه تهران نسبت به اعدام احسان فتاحیان، فعال سیاسی کرد توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت شده‎اند.

پاره کردن پلاکارد بزرگ احمدی نژاد در شهر

توقیف محموله های مشکوک رژیم تهران در استرالیا

رادیو فرانسه: در سیدنی اعلام شد که استرالیا سه کشتی باری را که حامل محموله های مشکوکی برای ایران بودند توقیف کرده است.

نخست وزیر استرالیا، "کوین راد" که روز پنجشنبه این خبر را اعلام کرد، در مورد تاریخ توقیف این دو کشتی اطلاعی نداد.

"کوین راد" گفت، اقدام وزیر دفاع استرالیا "جان فالکنر"، بر اساس قانون جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی صورت گرفته است.

نخست وزیر استرالیا، به ادامه برنامۀ هسته ای ایران و عدم شفافیت این کشور در ارتباط با آژانس بین المللی اتمی اشاره کرد و با تأکید بر خطری که از طرف ایران متوجه صلح منطقه است، افزود راه دیگری جز یک اقدام جدی بین الملی در این زمینه، نظیر آنچه که استرالیا انجام داد وجود ندارد.

وی که با گروه تلویزیونی دولتی ABC گفتگو می کرد، اظهار داشت، ما فکر می کنیم که امنیت ملی استرالیا نیز به این موضوع بستگی دارد. او در ادامه افزود که بنا بر وظیفه و مسئولیت خود در قبال جامعه جهانی باید نقشی در این زمینه ایفا نماید.

خبرگزاری فرانسه در گزارش خود می افزاید، اگرچه نخست وزیر استرالیا اطلاع بیشتری در باره تاریخ توقیف این کشتی ها نداده ، اما روزنامه استرالیائی "The Australian" می نویسد که این اقدام در طول ماههای گذشته صورت گرفته است.

این روزنامه می افزاید که حداقل یکی از این کشتی ها حامل پمپ هائی بوده است که می توانند در بخش های سرد کنندۀ مراکز اتمی به کار گرفته شوند .

قطع ارتباط زندانیان بند 209 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،در روزهای اخیر تماس تعدادی از زندانیان سیاسی با خانواده های خود قطع شده است و بازجوئی از آنها دوباره از سر گرفته شده است و همچنین فشارها و تهدیدات علیه خانواده های آنها افزایش یافته است
از چند روز گذشته تعداد زیادی از دستگیر شدگان روز عاشورا که با خانواده های خود هر از چندگاهی ارتباط داشتند قطع شده است و خانواده های آنها از وضعیت و شرایط عزیزانشان بی خبر شدند.بنابه اظهارات تعدادی از آزاد شدگان اخیر، بازداشت شدگان روز عاشورا را که اخیرا از بند 209 به بند 7 منتقل کرده بودند و بنظر می رسید که دوران بازجوئی و شکنجه آنها در بند 209 پایان یافته بود از 5 روزپیش مجددا تعدادی ازآنها را برای بازجوئی و شکنجه به بند 209 زندان اوین منتقل کردند.این بازجوئیها گاها درطی تمامی ساعات روز ادامه می یابد .
از طرفی دیگر بازجویان وزارت اطلاعات فشارها و تهدیدات و بازجوئی از تعدادی از خانواده های دستگیر شدگان روز عاشورا را شدت بحشیدند. بازجویان به خانه های آنها مراجعه می کنند و گاها در خانه دستگیر شدگان خانواده آنها را بازجوئی می کنند و بعضا خانواده ها را به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات فرا می خوانند و آنها را تحت فشار و مورد تهدید قرار می دهند و به آنها می گویند که ما پرینت 4 سال مکالمات تلفنی شما را در دست داریم و می دانیم با چه کسانی در تماس بوده اید.
تعدادی از کسانی که اخیرا آزاد شدند می گویند که 2 روز اول دستگیری را در بازداشتگاههای مخفی بسر بردند.هنگام ورود به این بازداشتگاهها با تونلی از مامورین باتون بدست مواجه می شدند که باید از آن عبور می کردند. زمانیکه از این تونلها عبور می کردند آماج باتونهای برقی مامورین سرکوبگر قرار می گرفتند و هر کسی بر روی زمین می افتاد تا بیهوش شدن مورد شکنجه قرار می گرفت. اکثر دستگیر شدگان در اثر ضربات باتون زخمی و دچار خونریزی می شدند و یا بدن آنها کبود می شد.همچنین در این بازداشتگاهها به حدی زندانی سیاسی در آن جای داده بودند که امکان تحرک برای آنها وجود نداشت و اعتراضات آنها با باتون پاسخ داده می شد.امکان استفاده از سرویسها از زندانیانیان سیاسی سلب می شد و به آنها غذا داده نمی شد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تشدید فشار،تهدید ،بازجوئی و شکنجه زندانیان سیاسی ،احضار ،بازجوی و تهدید خانواده های آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار تشکیل جلسه اصطرار شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت که بطور سازمان یافته و مستمر توسط رژیم ولی فقیه علیه مردم ایران بکار برده می شود.

15 بهمن 1388 برابر با 04 فوریه 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
http://hrdai.blogspot.com

وضعیت وخیم دانشجوی دربند در اوین در پی اعتصاب غذا

برگفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر

بنابر اخبار منابع موثق سلمان سیما به مدت ۴ روز است که دست به اعتصاب غذا زده و در چهارمین روز از این اعتصاب پس از جا به جایی از سلولی به سلول دیگر اعتصاب غذای خود را شکسته است و کماکان در وضعیت جسمانی وخیمی به سر میبرد

وی با ابلاغ نشدن حکم به وکیلش همچنان در وضعیت بلاتکلیف در زندان به سر می برد

سلمان سیما، عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان دانش اموختگان ایران، در روز 23 آبانماه در منزلش بازداشت شد. وی بیش از 50 روز است که در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برد که 28 روز از آن در سلول های انفرادی بند 240 بوده است

درگیری پراکنده در مسجد قبای شیراز

سایت راه سبز: مسجد قبای شیراز شب گذشته شاهد درگیری میان هواداران آیت الله دستغیب از حامیان جنبش سبز و منتقدان دولت با نیروهای شبه نظامی بسیج بود. درگیری ها تا حوالی ساعت 10 شب ادامه داشته که در نهایت نیروی انتظامی بسیجی های حاضر را که اقدام به سنگ پرانی می کردند متقاعد می کند که متفرق شوند. در چند هفته های اخیر این مسجد بارها شاهد درگیری های پراکنده بود و حتی این مسجد یکبار نیز پلمپ شد. حامیان دولت نیز یکبار این مسجد را تصرف کردند و نام آنرا "امام خامنه ای" گذاشته بودند. از زمان آغاز درگیری ها در این مسجد آیت الله دستغیب در مسجد حضور نمی یابد. آیت الله دستغیب در تماس تلفنی خطاب به اصحاب مسجد گفت: اگر آنها به شما سنگ پرانی می کنند نهایت ذلّت خودشان را نشان می دهند

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در هلسینکی فنلاند

ما ایرانیان کشور فنلاند روز بیست دوم بهمن ماه (یازدهم فوریه) طی‌ گرد همایی در شهر هلسینکی روبروی پارلمان ساعت سیزده بعد از ظهر استوار تر و محکمتر از هر زمان دیگری به دفاع از ملت تحت ستم ایران به پا بر میخیزیم تا صدای اعتراضی آنها را در مقابل جنایت ها‌ی حکومت استبدادی رژیم منفور جمهوری اسلامی به گوش جهانیان برسانیم برای حمایت با جنبش خود جوش ایران و رهائی مردمان ایران زمین از فرمان فرمایی حکومت مذهبی‌ و قرون وسطایی ایران و ساختن ایرانی‌ آزاد و دمکرات دست تمامی‌ آزادیخواهان را میفشاریم. از تمامی‌ آزادی خواهان احزاب و سازمان ها‌ی فرهنگی‌ و سیاسی می‌خواهیم به ما بپیوندند

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در گوتنبرگ سوئد

با حضور فعال خود در آکسیون روز 11 فوریه از مبارزات حق طلبانه مردم ایران دفاع کنیم
وعده ما مرکز شهر گوتنبرگ سوئد
مکان: برونز پارکن
زمان: ساعت 16 تا 18
سازمان آزادی زن

لغو مراسم حکومتی سالگرد 22 بهمن در برلین

دوستان و هموطنان گرامی مقیم شهر برلن
اتحادیه بمب را متوقف کنید دیشب مطلع شد که رژیم اسلامی از خیر برگذار کردن جشن در برلین که هر ساله در هتلهای مجلل اروپا برگذار می کرد گذشت. امروز در پی تماس تلفنی با مسولان هتل مارتیم این خبر تایید شد که پاسدار گماشتگان رژیم در این هتل مراسم خود را برگزار نخواهند کرد . به گفته مسول هتل بر هم خوردن مراسم به درخواست رژیم بوده است و نه هتل.

هشدار عفو بین‌الملل در باره ادامه اعدام‌ معترضان

سحام نیوز: سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌ای، از مقام‌های جمهوری اسلامی خواست اجرای حکم ۹ نفری که به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شده‌اند را متوقف کنند.

ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضائیه از اعدام قریب‌الوقوع ۹ تن از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات به اتهام «محاربه» خبر داده است.

رئیسی گفته که این افراد در جریان «آشوب‌های اخیر» دستگیر شده‌اند و «هر کدام به یکی از جریان‌های ضد انقلاب مرتبط بوده و با انگیزه نفاق و براندازی نظام در اغتشاشات حضور یافته‌اند.»

قوه قضائیه ایران، پنجشنبه هفته گذشته، محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی را به اتهام «محاربه» از طریق شرکت در ناآرامی‌های پس از انتخابات اعدام کرد.

دادسرای تهران، ۱۶ تن از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات را به «محاربه» متهم کرده که برای ۱۱ تن از آنها حکم اعدام صادر شده است.

عفو بین‌الملل در این بیانیه نوشته است که مقام‌های ایران قصد دارند این ۹ نفر را پیش از فرارسیدن سالگرد انقلاب ایران در ۲۲ بهمن ماه اعدام کنند.

حسیبه حاج سهراوی، معاون خاورمیانه و آفریقای شمالی این سازمان در این بیانیه، صدور احکام اعدام برای بازداشت‌شدگان را «ناعادلانه» دانسته و افروده که آنها از دسترسی به وکیل محروم بوده و برخی از این افراد، برای اعتراف، «تحت فشار» قرار داشته‌اند.

وی همچنین اجرای حکم اعدام در ملاعام را «غیرانسانی و بی‌رحمانه» خواند که بر روی شاهدان و به خصوص خانواده شخص محکوم به اعدام، تاثیر ویرانگری می‌گذارد.

بر اساس این بیانیه، ناصر عبدالحسنی و رضا کاظمی، دو تن از ۹ نفری هستند که قرار است به زودی اعدام شوند. هویت هفت نفر دیگر هنوز اعلام نشده است.

درجریان اعتراض‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ایران، بیش از ۵۰۰۰ نفر دستگیر و ده‌ها نفر کشته شدند.

شمار بسیاری نیز دادگاهی و برخی به حبس‌های طولانی مدت محکوم شده‌اند

سفارت جمهوری اسلامی به دنبال لانۀ موش در برلین

شبکه جوانان ایرانی در برلین

"سفارت جمهوری اسلامی به دنبال لانۀ موش در برلین"

امروز پلیس برلین خبر داد که سفارت جمهری اسلامی در برلین از برگزاری جشن ۲۲ بهمن در هتل ماری تیم منصرف شده و علت آن را نبود امنیت کافی برای مهمانان این سفارت ذکر کرده است. شبکۀ جوانان ایرانی در برلین و ایران- اکتوئل پس از اعلام جشن سفارت، اعتراض خود را به این جشن اعلام کرده بودند و به کمک بسیاری از گروه های ایرانی در برلین و سراسر آلمان قرار بود تجمع بزرگی در برابر محل برگزاری جشن سفارت، برگزار کنند. همچنین گروه کوچکی شیعه های غیرایرانی حامی سفارت جمهوری اسلامی در شهر برلین که در ایام اخیر به عنوان عناصر حزب الله برای چندین عضو شبکۀ ما پیغام های تهدیدآمیز فرستاده اند، همان روز در حمایت از جشن سفارت تجمع کوچکی با شرکت کمتر از پنجاه نفر اعلام کرده بودند.

عقب نشینی سفارت از سویی نتیجۀ اعتراضات به حق و مداوم ایرانیان ساکن برلین و سراسر آلمان به جنایات و سرکوب وحشیانۀ دولت کودتا علیه معترضین در ایران و از طرف دیگر به دلیل ریزش نیروی شدید این سفارتخانه پس از ضرب و شتم جوانان معترض و اعضای شبکه جوانان ایرانی در برلین توسط عناصر سفارتخانه در روز عاشوراست.

معترضین به جشن سفارت به تمامی هتل های شهر برلین اعلام کرده اند که در صورت برگزاری جشن سفارت در آنجا با حضور معترض صدها ایرانی روبه رو خواهند شد.

همچنین شبکه جوانان ایرانی در برلین و ایران – اکتوئدل اطلاع یافته اند که گویا سفارت جمهوری اسلامی تصمیم دارد جشن خود را در سفارت برگزار کند و دو تجمع کوچک توسط حامیان سفارتخانه نیز در مقابل سفارت برگزار خواهد شد.

شبکه جوانان ایرانی در برلین و ایران – اکتوئل که از آغاز اعتراض شدید خود را به هتل ماری تیم و جشن سفارت دولت کودتا در برلین علام کرده اند، به اعتراض خود ادامه خواهند داد و هرکجا که سفارت برنامۀ خود را برگزار کند، با حضور معترض ایرانیان برلین و سراسر آلمان مواجه خواهد شد.

۱۵ بهمن ۱۳۸٨

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در نیکوزیا قبرس

زنده باد مردم سربلند ایران که در 22 بهمن یکبار دیگر در مقابل ظلم و استبداد 30 ساله می ایستند
از کلیه هموطنان وطن پرست و آزادیخواه در قبرس دعوت بعمل می آوریم در این حرکت مردمی ما را همراهی نمایند . سفارت جمهوری اسلامی امسال نیز مانند سالهای گذشته با صرف هزینه های گزاف مراسم جشنی به مناسبت 22 بهمن برپا میکند از این رو ایرانیان آزادی خواه با برگزاری تظاهرات در مقابل این مکان مراتب انزجار و خشم خود و همچنین جهت رسوا کردن اعمال حکومت فاشیستی ولایت فقیه تجمع اعتراضی خود را برگزار میکنند

زمان : ساعت 6 بعداظهر روز سه شنبه 20 بهمن 1388 (2010/02/9 )
(Hilton park)مکان : نیکوزیا – مقابل هیلتون پارک

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در مینه سوتا

شب همبستگی با ايران
در حمايت از جنبش آزاديخواهانه مردم ايران
در همبستگى با زندانيان سياسى
وبه ياد جانباختگان
پنج شنبه ٢٢ بهمن ساعت ٧ بعدازظهر
Mississippi Room
Coffman Memorial Union
University of Minnesota
كميته دفاع از جنبش دموكراتيك مردم ايران در مينه سوتا
سازمان دانشجويان ايرانى مينه سوتا

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در بروکسل بلژیک

فراخوان به آکسیون اعتراضی علیه اعدام و همگام با مبارزات مردم ایران در سالروز 22 بهمن در برابر سفارت رژیم جمهوری اسلامی – بروکسل 10 فوریه از ساعت 17 تا 19 بعدازظهر

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در ژنو سوئیس

اعتراض به رفتار ضد ملی و ضد انسانی رژیم در سالروز بنیان آن 22 بھمن
پنج شنبه11 فوریه از ساعت 12 تا 16 بعدازظهر دست در دست ھم در
Genève - Place Neuve
پلاس نوو (ژنو)
اجتماع خواھیم کرد


بیست و دو بهمن؛ اطلاعیه؛ فراخوان گردهمايی در استرالیا

کمیته دفاع از دمکراسی در ایران –سیدنی- استرالیا

هموطنان عزیز
هم صدا با مردم کشورمان فریاد برآوریم و نگذاریم ،بار دیگر جمهوری اسلامی فرزندان ملت را به جوخه های اعدام بسپارد .
با نزدیک شدن بیست دو بهمن، رژیم از وحشت حضور معترض مردم در خیابانها ،اقدام به سرکوب ،دستگیر های وسیعی و اعدام دستگیر شد گان اخیر در تظاهرات کرده است .با این هدف که در دل آزادی خواهان وحشت ایجاد کند.
بدین منظور؛ در حمایت از مبارزات دمکراسی خواهانه مردم ایران و برای جلوگیری از کشتار فرزندان ملت و اعتراض به سی سال جنایات جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر گرد هم بیاییم و صدای مردم دربند ایران و زندانیان سیاسی وعقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی و مخصوصا کسانی که طبق گزارش نهادهای حقوق بشر درخطراعدام قرار گرفته اند را به گوش جهانیان برسانیم .

آزادی خواهان ؛ تنوع نظر و کثرت گرایی یکی از معیارهای دمکراسی است.

زمان= شنبه سیزده فوریه ، ساعت پنج بعد از ظهر

مکان= جلو ساختمان اس بی اس (SBS)
SBS station
14 Herbert st Artarmon

تلفن= برای اطلاعات بیشتر
میترا= 0405111942

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در رم ایتالیا

اتحادیه جامعه ایرانیان مقیم ایتالیا روز پنجشنبه ساعت 30 .13 یازده فوریه یک گردهمایی در مقابل مجلس ایتالیا برگزار خواهد کرد و از همگان برای شرکت در این گردهمایی دعوت بعمل می‌آورد

محل تجمع : میدان مونته چیتوریو مقابل مجلس ایتالیا

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در کلن آلمان

هم میهنان عزیز!
به حمایت از هم میهنان خود و برعلیه سرکوب، اعدام و دستگیری ها در ایران اعتراض کنیم.
کمیته ی جمعی از ایرانیان ایالت نورد راین وست فالن برای روز 22 بهمن در شهر کلن به دلیل مصادف بودن این روز با برنامه های کارناوال برنامه ی ویژه ای را در نظر گرفته که بزودی به اطلاع همشهریان می رساند.
این برنامه با حمایت شهرهای کلن، اسن ،ووپرتال ، دورتموند بوخوم برگزار می شود.
تظاهرات روز 22 بهمن مصادف با 11 فوریه ساعت 13
شروع تظاهرات ساعت 14
محل تجمع اتوموبیل و افراد به زودی اعلام می شود
لطفا پرچم سه رنگ ایران و پرچم سبز و در صورت امکان اتوموبیل همراه خود بیاورید.
شهرهای کلن، ووپرتال، اسن، دورتموند و بوخوم
در ضمن برنامه ای اعتراضی همزمان با نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در تاريخ ۱۵ تا ۱۷ فوریه۲۰۱۰ در مقابل مقر سازمان ملل در ژنو بر گزار می شود که اتوبوسی جهت رفتن به ژنو تهیه شده است.
حرکت از کلن: یکشنبه 14 فوریه از ایستگاه اتوبوس پشت راه آهن مرکزی شهر کلن ساعت 11 صبح
برگشت: دوشنبه 15 فوریه از ژنو ساعت 14
هزینه رفت و برگشت نفری 30 یورو
امکان خوابیدن در اتاق های چند نفره قیمت بین 10 تا 12 یورو
اطلاعات بیشتر را در فراخوان مخصوص این اکسیون اعلام خواهیم کرد.

تلفن اطلاعات:
01774445091
01634548584


بیست و دو بهمن؛ استقرار نیروهای سرکوبگر به بهانه امنيت اخلاقی

ایلنا: گشت‌هاي امنيت اخلاقي در قالب اقدامات روزمره پليس در مراكز خريد پايتخت مستقر شده‌اند.

يك مقام مسئول در پليس تهران بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، درباره فعاليت گشت‌هاي امنيت اخلاقي در مراكز خريد پايتخت و اطراف اين مراكز، گفت: با توجه به حساسيت‌هايي كه درباره گشت‌هاي ارشاد به وجود آمده بود، گشت‌ها در قالب “گشت امنيت اخلاقي” در مراكز خريد فعاليت مي‌كنند.

وي افزود: امنيت اخلاقي مصوب سازماني ناجا است و نمي‌توان فعاليت اين بخش از نيروي انتظامي را متوقف كرد.

اين منبع آگاه تصريح كرد: گشت‌هاي امنيت اخلاقي در قالب وظايف و اقدامات روزمره پليس فعاليت مي‌كنند و در حال حاضر نيز اينطور نيست كه طرح خاصي به اجرا گذاشته شود، بلكه وظايف عادي و روزمره پليس انجام مي‌شود.

اجراي طرح برخورد با بدپوششي بخشي از طرح امنيت اجتماعي بود، چند بار كمرنگ شده و دوباره به فعاليت خود ادامه داد.

اطلاعیه؛ همبستگی با مبارزهٔ مردم ایران

فدراسیون جهانی دموکراتیک زنان
ژانویه 2010

فدراسیون جهانی دموکراتیک زنان (WIDF) همبستگی خود را با زنان و همهٔ مردم ایران، که در راه دستیابی به آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی، علیه رژیم تئوکراتیک دیکتاتوری آن کشور قهرمانانه پیکار می‌کنند؛ رژیمی که در پی سرکوب خونین این جنبش مردمی است، اعلام می‌کند. «فدراسیون» با مردم ایران هم‌صدا است. ما حمایت قاطعانهٔ خود را از مبارزان جنبش زنان، از تظاهرات آنها، و از آنها که بازداشت و زندانی شده‌اند اعلام می‌کنیم. بر اساس تازه‌ترین گزارش‌ها، زنان زندانی در معرض خشونت غیرقابل وصفی از سوی رژیم قرار دارند و زندگی رهبران جنبش زنان در خطر است.
رخدادهای پس از انتخابات بحث‌انگیز ۲۲ خرداد ۸۸ پرتلاطم و خشونت‌آمیز بوده است. امروز اکثریت عظیمی از مردم ایران مبارزه را به خیابان‌ها کشانده‌اند و با واکنش خشونت‌آمیز نیروهای سرکوبگر روبه‌رویند. شکاف هائی که در سال‌های اخیر در صفوف بورژوازی و رژیم حاکم ایجاد شده است، می‌تواند فرصتی باشد برای مردم ایران تا خود را از سرکوب خفقان‌آور موجود رها کنند و راهگشای مسیر نوینی برای کشور به منظور تأمین و تضمین استقلال ملی، دموکراسی، آزادی‌های سیاسی و سندیکایی، و بهبود سطح زندگی زحمتکشان باشند. در عین حال، مردم مبارز ایران مصممند تا از هرگونه تلاش مداخله‌گرانهٔ مراکز امپریالیستی ممانعت کنند.
زنان ایران، به‌ویژه، دلایل بیشتری برای آمدن به خیابان‌ها و شرکت در تظاهرات دارند. زنان ایران در اساس هنوز از حقوق بشر محرومند، به این بهانه که مخالف قوانین اسلامی هستند. حتیٰ دستاوردهای سال‌های گذشتهٔ زنان نیز از آنها گرفته شده و آرمان‌های انقلاب ۵۷ به سرعت به دست فراموشی سپرده شده است. زنان در ایران حق طلاق گرفتن از همسر، حق سرپرستی فرزندان، یا حق سفر بدون اجازهٔ شوهرشان را ندارند. همچنین، زنان اجازه ندارند قاضی دادگاه بشوند.
در ایران مجازات اعدام حتیٰ در مورد افراد زیر سن قانونی هم اجرا می‌شود، و مجازات قرون وسطایی سنگسار کردن تا حد مرگ نیز هنوز اجرا می‌شود. ایران، در کنار سودان و سومالی، یکی از سه کشور اسلامی است که از امضای پیمان حذف همهٔ اشکال تبعیض علیه زنان سر باز می‌زند، و مصرّانه زنان کشور را شهروندان درجهٔ دو به حساب می‌آورد. انتشار کتاب‌ها یا نشر مطالب اینترنتی که موضوع‌شان مسائل زنان باشد ممنوع است. پاسخ رژیم به تلاش‌های بسیج کنندهٔ جنبش‌های زنان، خشونت وحشیانه و شکنجه بوده است.
فدراسیون جهانی دموکراتیک زنان این اعمال دولت ایران را محکوم می‌کند. ما از دولت ایران خواستار توقف فوری اعدام‌ها، آزاد کردن بدون قید و شرط همهٔ تظاهرکنندگان دستگیر شده، و رفع محدودیت کامل از نشر و مبادلهٔ اخبار و اطلاعات هستیم.
فدراسیون جهانی دموکراتیک زنان همهٔ زنان جهان را فرا می‌خواند که خودکامگی و اعمال خشونت‌بار مقامات ایرانی را محکوم کنند.

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در شهر لاهه (دنهاخ) هلند

فراخوان تظاهرات 22 بهمن درشهرلاهه(دنهاخ)هلند
درود به یاران همراه درهلند، دیگر بار با دردهای مشترک وبا هر گونه ایدئولوژی و مسلکی به پشتیبانی از جنبش آگاهانه ی مردم مبارز ایران واظهارجودخود علیه حکومت سرکوب و چپاولگر اسلامی از ساعت ۱ تا ۳ بعدازظهر یازدهم فوریه ۲۰۱۰ در مقابل سفارت اشغال شده ی ایران در شهر لاهه هلند به آدرس نیو دان وخ ۲۴ گرد آمده اعتراض ملت ستم کشیده ی خود را بدین طریق به گوش جهانیان برسانیم.

اطلاعیه؛ فراخوان تظاهرات 22 بهمن در لندن

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

• اعدام٬ این قتل عمد دولتي فورا متوقف شود!
• سفارتخانه ها و مراکز نمایندگی حکومت اسلامی در خارج کشور بسته شوند!
• روابط دیپلماتیک با حکومت تروریستی جمهوری اسلامی لغو شود!
• همه زندانیان سیاسی بلادرنگ و بدون قید و شرط آزاد گردند!

پنجشنبه ۱۱ فوريه برابر با ۲۲ بهمن از ساعت ۴ عصر الى ۸ شب
در مقابل سفارت رژيم اسلامى در لندن انگلستان

16 Prince's Gate
London, SW7 1PT
تلفن اطلاعات: 07984445278


توقيف کشتی های جمهوری اسلامی در استراليا

سایت عصر ایران: " کوین راد " نخست وزیر استرالیا روز گذشته در مصاحبه ای رادیویی اعلام کرد که کشورش 3 محموله را که عازم ایران بوده اند ، در بنادر خود توقیف کرده است .

به گزارش " بلومبرگ " راد با ادعای اینکه این کشتی ها طبق قوانین داخلی وزارت دفاع استرالیا و برای جلوگیری از ارسال موادی که در ساخت و اشاعه سلاح های هسته ای کاربرد دارند ، توقیف شده است ، ادعا کرد که برنامه هسته ای ایران خطر ناک است و جامعه جهانی باید با قاطعیت و شدت در این زمینه با این کشور برخورد کند .

نخست وزیر استرالیا به محموله کشتی ها اشاره ای نکرد، اما روز گذشته برخی رسانه های استرالیایی خبر دادند که وزارت دفاع استرالیا 4 کشتی ایرانی را تا کنون توقیف کرده است که محموله یکی از آنها پمپ هایی بوده که گمان می رفت در سیستم خنک کننده تاسیسات هسته ای ایران استفاده شود .

نخست وزیر استرالیا در ادعاهای خود افزود : " ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است و ما عضوی از جامعه بین المللی هستیم و به عنوان عضوی متعهد از این جامعه ، به وظایف خود جامه عمل می پوشانیم ".

نخست وزیر استرالیا با ادعای اینکه ایران به قوانین بین المللی در زمینه برنامه های هسته ای خود عمل نمی کند ، افزود که جامعه جهانی باید در قبال این رفتار ایران موضعی سفت وسخت نشان دهند .

محدودیت تحصیلی برای فعالان سیاسی دانشجویی نجف آباد

دانشگاه آزاد نجف آباد در اقدامی بی سابقه با مسدود کردن فایل آموزشی حدود چهل نفر از فعالان سیاسی-دانشجویی دانشگاه، از انتخاب واحد و ثبت نام آنان در ترم جدید تحصیلی ممانعت کرد.
به گزارش ندای سبز آزادی، این اقدام در حالی صورت می پذیرد که تاکنون برای اکثر این دانشجویان که پیش تر به کمیته انضباطی دانشگاه فراخوانده شده بودند، حکمی صادر نشده است و احکام بدوی صادر شده برای دیگر دانشجویان نیز قطعی نشده و برای تجدید نظر به تهران ارسال شده است.
طبق شنیده ها معاونت دانشجویی نامه ای به حراست مبنی بر اجازه انتخاب واحد فرستاده است اما حراست به طور خودسرانه از این اقدام سر پیچی نموده است.
در دانشگاه آزاد نجف آباد طی ماه های اخیر و پس از روزهای 13 آبان و 16 آذر، 230 نفر از دانشجویان دانشگاه به کمیته انضباطی احضار شده بودند که برای حدود 50 نفر از احضار شدگان احکام تعلیقی صادر شده بود.

جنبش را ز سر بریده می ترسانید؟

جعفر پویه

بیدادگاه رژیم جمهوری اسلامی روز گذشته (چهارشنبه) یکی دیگر از معترضان گروگان گرفته شده توسط گشتاپوهای رژیم را به محاربه متهم و محاکمه کرد؛ اتهام غیر انسانی و ظالمانه ای که از ترمهای مذهبی رژیم برای تهدید مخالفان سیاسی خود است و مجازات مرگ را در پی دارد.

کیفرخواست نماینده دادستان تهران علیه دانشجوی 20 ساله دانشگاه دامغان که در این بیدادگاه متهم به محاربه شده است، سراسر کذب و دروغهای بی شرمانه است. از سوی دیگر، شرکت در نماز جمعه به امامت رفسنجانی یکی دیگر از اتهاماتی است که به این دانشجو وارد شده است. همین موضوع، نشان دهنده بی اساس بودن اتهامات و گروکشی بازداشت شدگان توسط عوامل علی خامنه ای برای تحت فشار قرار دادن جنبش مردم است.

این درحالی است که بسیاری از گروگانهایی که به اعدام محکوم شده اند، ماه ها قبل از اتفاقات اخیر دستگیر شده بودند و اکنون رژیم آنها را به روی پیشخوان نمایش ددمنشی و محکوم به مرگ کردن خود کشانده است. در روز سه شنبه گذشته ابراهیم رییسی، یکی از جلادان و قاتلان بنام رژیم که مقام معاونت اول قوه قضاییه را نیز در اختیار دارد، در یک سخنرانی در شهر قم گفت: "دو نفری که اعدام شده و ۹ نفر دیگری که به زودی اعدام خواهند شد، قطعاَ در جریان آشوبهای اخیر دستگیر شدند و هر کدام به یکی از جریانهای ضدانقلاب مرتبط بوده و با انگیزه نفاق و براندازی در اغتشاشات حضور یافته‌اند."

این دروغهای آشکار و خط و نشان کشیدن و تبلیغ خون ریزی و نمایش شقاوت دم و دستگاه ولی فقیه در حالی است که از تریبونهای نماز جمعه، خونخواران و دجالان به تشویق جلادان پرداخته و از آنها اعدام و خونریزی بیشتری را طلب می کنند. حکم اعدام 9 نفر در بیدادگاهی بی شرمانه و ادامه پرونده سازی و اتهام محاربه زدن به بازداشت شدگان هدفی جز تزریق ترس و وحشت به بدنه اجتماع و منصرف کردن مردم از به میدان آمدن در روز 22 بهمن ندارد. جلاد شناخته شده، ابراهیم رییسی در همین رابطه می گوید: "اقدامات لازم براي جلوگيري از هرگونه اغتشاش به عمل آمده است."

آری، اتهام محاربه و تهدید به اعدام در ملا عام 9 نفر از زندانیان و عربده ها برای تند و سریع کردن ماشین آدمکشی، اقدامات رژیم برای جلوگیری از به میدان آمدن جنبش و گواه ترس و وحشت دستگاه ولی فقیه و عمله و اکره آن است.

پاسخ این بی شرمیها، قتل و محاربه سازیها و عربده های خونخواران برای اعدام بیشتر را مردم آزادیخواه در روز 22 بهمن در خیابانهای سراسر کشور به دم و دستگاه آدمکشان و خونخواران خواهند داد.

شکنجه شدید دانشجوی دانشگاه شیراز و ایستادگی قهرمانانه او

داداگاه کاظم رضایی دانشجوی دانشگاه شیراز پس از گذشت 3 ماه بازداشت برگزار شد. به گزارش شاهدان عینی کاظم رضایی فعال دانشجویی دانشگاه شیراز که هم اکنون بیش از 3 ماه است که در بازداشت اداره اطلاعات شهر شیراز به سر می برد روز یک شنبه در دادگاه انقلاب حاضر شده است در حالی که آثار شکنجه های جسمانی بر بدن وی مشهود بوده است.

به نقل از شاهدان عینی او با سر و وضع بسیار به هم ریخته و ژولیده در دادگاه حاضر شده است و در حالی که از نظر جسمانی بسیار لاغر بوده آثار شکنجه های متعدد جسمی بر پشت و شکم وی وجود داشته است. آثار شکنجه به این ها محدود نبوده و اخباری که از منابع مختلف رسیده است حاکی از آن است که در هفته های گذشته نیز تعدادی از دانشجویان بازداشتی دانشگاه شیراز آثار زخم و شکنجه بر دستان وی و به خصوص انگشتان وی مشاهده کرده اند.

کاظم رضایی در هنگام بازداشت که با همکاری نیروهای حراست دانشگاه شیراز انجام گرفت با ضرب و شتم شدید و به صورت وحشیانه ای بازداشت شد به گونه ای که از شدت ضربات دچار شکستگی از ناجیه بینی شد.با توجه به مقاومت وی در طول بازداشت و ایستادگی وی بر مواضعش نیروهای امنیتی فشار زیادی بر وی وارد می کنند تا او را از نظر جسمی و روحی تحت فشار قرار دهند.

خبر های رسیده از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز حاکی از این است که ایستادگی و روحیه بالای کاظم رضایی در طول بازداشتش موجب سردرگمی و عصبانیت ماموران اداره اطلاعات شده است و آنها را مجبور به وارد آوردن شکنجه های جسمانی شدید بر کاظم رضایی دانشجوی دانشگاه شیراز کرده است.

او روز 13 آبان در نزدیکی دانشگاه شیراز دستگیر شد و تا کنون بیش از 3 ماه است که در بازداشت به سر می برد.دادگاه وی در حالی در این هفته برگزار شده است که از اتهامات وی و وضعیت پرونده وی هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست.

وبلاگ http://www.free-kazem.blogfa.com

محاکمه غیرعلنی سرکرده سابق انتظامی تهران

روزنامه اعتماد: جلسه محاکمه فرمانده سابق نيروي انتظامي استان تهران که دو سال قبل به طور ناگهاني بازنشسته شد روز گذشته در شعبه 76 دادگاه کيفري استان تهران به صورت غيرعلني برگزار شد.

از جزييات جلسه محاکمه و دفاعيات فرمانده سابق نيروي انتظامي استان تهران خبري در دست نيست اما گفته مي شود اتهامات وي در چند موضوع مختلف بوده که به همگي آنها رسيدگي شده است.در سال 86 سردار زارعي ناگهان با يک درجه پايين تر بازنشسته شد.

اکنون بعد از گذشت دو سال اين مقام سابق انتظامي تحت محاکمه قرار مي گيرد. اکنون هيات قضات شعبه 76 دادگاه کيفري استان تهران مستندات زارعي و آنچه را که حفاظت اطلاعات ناجا گزارش داده است مورد بررسي قرار مي دهد.

البته گفته مي شود از آنجايي که اتهامات وي در چند شاخه است بنابراين شور و صدور حکم چند روزي طول خواهد کشيد.

اطلاعیه؛ جشن جنایتکاران برچیده شد

اطلاعیه
جشن جنایتکاران برچیده شد!
با فشار اپوزیسیون ضیافت رسمی سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین لغو شد!


بنا بر اطلاع پلیس برلین، سفارت جمهوری اسلامی ایران ضیافت رسمی خود را بخاطر 22 بهمن که قرار بود در 9 فوریه 2010 در هتل ماریتیم برگزار کند، لغو کرد. این پیروزی بزرگی برای نیروهای اپویسیون است که مانع برگزاری جشن جنایتکاران شد. قابل ذکر است که سفارت جمهوری اسلامی در سالهای پیش نیز این مراسم را در هتل انترکنتینانتال برگزار می کرد که همواره از سوی ما مورد اعتراض واقع می شد.

از طریقی اطلاع یافتیم که سفارت جمهوری اسلامی ایران قصد دارد که این ضیافت را به صورت غیر رسمی در همین روز در محل خود برگزارکند. پس وعده دیدار ما روز سه شنبه 9 فوریه 2010 ساعت 17 در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین Podbielskiallee 67, U3- Podbielskiallee

چنانچه تغییری در این برنامه پیش آید بلافاصله به اطلاع عموم می رسانیم.

کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران – برلین
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی – برلین

زمان : سه شنبه، 9 فوریه 2010، راس ساعت 17
Podbielskiallee 67, U3- Podbielskiallee

ادامه بازداشت فعالین آذربایجانی دستگیر شده در مراسم تشییع جنازه چنگیز بخت آور پس از گذشت یک ماه

ساوالان سسی : هادی مرتضی سیلاب (مدیر مسئول نشریه دانشجویی دان اولدوزو در دانشگاه صنعتی اصفهان)، علی تهمتن (استاد موسیقی آذربایجانی) و رضا ابری از فعالین مدنی آذربایجانی در تبریز پس از گذشت یک ماه از تاریخ دستگیری همچنان در بازداشت به سر می برند.

این افراد ٨ دی ٨٨ و پس از شرکت در مراسم تشییع جنازه چنگیز بخت آور در قبرستان مارالان تبریز توسط ماموران امنیتی ایران بازداشت شده اند.

بازداشت این فعالین پس از آن صورت گرفته بود که آنها با حضور در مراسم و نثار گل، شعارهایی مبنی بر تسلیت این ضایعه به آذربایجانیها سرداده و مارش ملی آذربایجان را خوانده بودند.

ماموران امنیتی به شرکت کنندگان در مراسم حمله کرده و با استفاده از چماق و زنجیر و گاز اشک آور مردم را مورد ضرب و شتم قرار داده و عده ای را بازداشت کرده بودند.

اتهام این افراد تبلیغ علیه نظام،عضویت در گروههای غیرقانونی و اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم بر علیه امنیت ملی از طریق شرکت در مراسم تشییع جنازه عنوان شده است.

مسئولین قضائی درخواست وکیل و خانواده بازداشت شدگان برای تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه را رد نموده و از دادن پاسخ به سوالات خانواده بازداشت شدگان امتناع می کند. بازداشت شدگان در مدت بازداشت از حق ملاقات با وکیل و خانواده محروم بوده اند.

در جریان مراسم خاکسپاری جنگیز بخت آور ۲۲ تن از فعالین آذربایجانی از جمله ابراهیم فرج زاده، هادی مرتضی سیلاب، علی تهمتن، رضا ابری، فرزین اصغری، علی ایمانی، یعقوب وجودی، محمد رضا یوسفی، ابراهیم آسمانی و سه برادر به نامهای مهدی،مجید و نصیب جوادپور بازداشت شده بودند. از این میان بازداشت شدگان ابراهیم آسمانی،ابراهیم فرج زاده، محمد رضا یوسفی مهدی،مجید و نصیب جوادپور هرکدام به قید وثیقه ۳۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده اند اما از سرنوشت یعقوب وجودی، فرزین اصغری وعلی ایمانی دیگر فعالین آذربایجانی که در این مراسم بازداشت شده بودند اطلاعی در دست نیست.

چنگیز بخت آور از فعالین شناخته شده آذربایجانی در تبریز است که در سالهای اخیر به خاطر مبارزاتش در راستای خواستهای ملی و زبانی آذربایجانیها از سوی ماموران امنیتی ایران بازداشت و به زندان محکوم گردیده بود.خانواده بخت آور با توجه به سلامت جسمی او، ماموران امنیتی ایران را به دخالت در مرگ این فعال آذربایجانی متهم می کنند.

موسوی : ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم

موسوی : ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم / فرار از حساب و کتاب و الخ موارد بسیار روشنی از برگشت ما حتی به ماقبل پهلوی ها است/ امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد میگوید


کلمه: مهندس میرحسین موسوی در گفت و گویی تفصیلی به ۱۰ سوال سایت کلمه در مورد، اهداف اصیل انقلاب اسلامی، اقدامات قوه قضائیه، عملکرد سوء اقتصادی، بسته شدن فضای رسانه ای کشور، برپایی راه پیمایی و تجمع و برنامه های جنبش سبز پاسخ گفته است.

به گزارش خبرنگار «کلمه»، مهندس موسوی در این گفت و گو که در آستانه ۲۲ بهمن ماه مصادف با سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد از دست دادن مشروعیت را عامل اصلی فروپاشی حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی دانسته است و تأکید کرد که امروز مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است و عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:

در آستانه سی و یکمین سال انقلاب اسلامی هستیم. آیا می توانیم از یادآوری و بزرگداشت روزهای پیروزی انقلاب استفاده ای برای امروز خودمان ببریم؟

در مقدمه لازم میدانم سی و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت و به همه خانواده های شهیدان و جانبازان و رزمندگان و ایثارگران تبریک بگویم. تحلیل انقلاب اسلامی هنوز پایان نیافته. هزاران کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم نوشته می شود. آنچه امروز جالب است که انتخابات اخیر و حوادث بعد از آن دوباره انقلاب اسلامی را در معرض نقد های جدیدی قرار داده است.

بعضی از این نقد ها بیشتر به مشابه سازی گرایش دارند، بعضی از آن ها روی تفاوت ها و مشابهت ها تاکید می کنند و بعضی دنباله ریشه های نهضت سبز در انقلاب اسلامی هستند.به هر حال این نقد ها فوق العاده مفید اند به ویِژه برای نسل جوان که شور اصلی حرکت سبز از آنهاست. عوامل گوناگونی دست به دست هم داد تا با شرکت یکپارچه ملت ما به ویِژه تهیدستان جامعه و رهبری درخشان حضرت امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. مطالب بسیاری در این زمینه می توان گفت ولی آنچه بسیار مفید است همان اول این گفتگو به آن اشاره کنم آن است که در سال ۵۷ همه مردم یکپارچه در صحنه انقلاب بودند.این وحدت در صفوف آنقدر عمیق بود که حتی پادگان های نظامی را در بر گرفت. عکس ادای احترام همافران و افسران نیروی هوایی در۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به حضرت امام به عنوان یک سند تاریخی از این نظر اهمیت فوق العاده ای دارد. در روز های منتهی به پیروزی انقلاب ما دو گروه اقلیت و اکثریت در خیابان ها نداشتیم، بلکه به دلیل آنکه حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی ریشه های مشروعیت بخش خود را به طور کامل در آن سال ها از دست داده بود حتی در پادگان ها هم زیر پایش خالی شده بود، در آن برهه حتی گروه های شناسنامه دار سیاسی تمایزات خود را از دست داده بودند و از روی رضایت یا عدم رضایت با حرکت توده های میلیونی و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی همراه شدند.

می توان گفت فروپاشی رژیم شاهنشاهی اجتناب ناپذیر بود؟

رژیم مشروعیت خود را به طور کامل از دست داده بود. البته کشتارهای خیابانی در تسریع این روند نقش عظیم داشت؛ مخصوصا کشتار هفده شهریور تعیین کننده بود. اگر کمی دورتر برویم می توان به قطع و یقین گفت که اگر پهلوی ها به میراث مشروطیت خیانت نمی کردند رژیم شاهنشاهی با اصالت رای مردم و نقشی که قانون اساسی مشروطه بر عهده شاه گذارده بود، می توانست مثل بعضی از کشورها ادامه پید اکند. در این زمینه از همان اول به حکومت پهلوی ها تذکرات جدی داده شد و حتی کسانی مثل شهید مدرس تا پای جان در این زمینه مقاومت کردند. ولی همه این مقاومت ها و تذکرات بی فایده بود و به فاصله کمی از انقلاب مشروطیت نظام استبدادی این بار در شکل شبه تجدد گرایانه باز تولید شد. استمرار نسبتا طولانی پهلوی ها در حکومت نشان می دهد که در انقلاب مشروطیت ریشه های استبداد خود کامگی بطور کامل از بین نرفت و این ریشه ها در قالب های فرهنگی،‌اجتماعی و ساختهای اجتماعی به حیات خود ادامه دادند. بنده یادم هست که رژیم شاه در آن سالها از یک عکس برای تبلیغات بسیار استفاده می کرد و آن عکس یک رعیتی بود که به زمین افتاده بود و کفشهای شاه را می بوسید. این عکس از نظر آنها نشان پیوند شاه و ملت بود و عاقلان البته در این عکس چیزهای دیگری می دیدند.

عواملی که باعث بازتولید رژیم های استبدادی در ایران می شد آیا با انقلاب اسلامی از بین رفته است؟

در سالهای اول انقلاب اسلامی اکثریت مردم قانع شده بودند که انقلاب همه ساختارهایی را که می توانست منجر به استبداد و دیکتاتوری شود از بین برده است و من هم یک نفر از این جمع بودم. ولی الان چنین اعتقادی ندارم. امروز هم عوامل و ریشه هایی را که منجر به دیکتاتوری می شود می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را که باید گفت مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. همان طور که بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیاباها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است. مردم دنبال آزادی و عدالت هستند و متوجه اند که دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد. آنها از رژیم شاهنشاهی نفرت دارند و در عین حال متوجه اند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند. تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد بگوید. برای او مهم نیست که شایعات گسترده ای برا ی اعتراف گیری های غیر قانونی وجود دارد و برای او مهم نیست که این افراد ربطی به جریانات انتخابات ندارند . مهم برای او اعدام برای زهر چشم گرفتن است. او از قدرت تکوینی اثربخشی خون بیگناهان غافل است و نمی داند سیل خون شهیدان، رژیم شاه را از بین برد. مردم اعتقاد به استقلال و آزادی و جمهور اسلامی را از انقلاب دارند. همان طور که مقاومت دلیرانه ملت و رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس ناشی از همین تغییرات بنیادینی بود که انقلاب اسلامی در روحیه مردم پدید آورده بود. بیاد داشته باشیم که از جنگهای روس با ایران تا آخر دوران شاه در مراحل مختلف بخشهایی از خاک کشورمان در جنگها و بحران ها و بازی های سیاسی توسط همین شاهان از دست رفته بود و دفاع جانانه هشت ساله دفاع مقدس این مدار خطرناک و خار کننده را در هم شکست. اکنون هم در صفوف سبز مردم و مرعوب نشدن آنها و پایداریشان بر سر حقوق خودشان ادامه همان مقاومت دفاع مقدس و همان روحیه آزاد منشانه قوام آمده در سال ۵۷ را می بینیم. از سوی دیگر امروز وقتی دیده می شود که دروغ از سوی دولت و صدا و سیما و روزنامه های وابسته، سکه رایج است؛ وقتی ملت ما می بیند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضاییه حکم می رانند و در حقیقت این قوه قضاییه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسیم که ما در اول انقلاب زیاد خوش بین شده بودیم.

بنده امروز به شهادت رسیدن مردانی چون بهشتی و مطهری و دیگر شهدای انقلاب اسلامی را ناشی از ادامه ریشه ها ی استبداد شاهی می دانم که هنوز بطور کامل از کشور ما ریشه کن نشده بود. به همین دلیل بنده اعتقاد ندارم که انقلاب به اهداف خود رسیده است. بزرگداشت دهه فجر که هر ساله برگزار می شود در حقیقت برای هشیاری وبرای تمدید قوا جهت برخورد با باقیمانده ریشه های استبداد است. امروز مردم برای نیل به عدالت و آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در صحنه حضور دارند و باید بدانیم که ملت ما در این راه صدها هزار شهید داده است.

انقلاب اسلامی حاصل تلاش و از خود گذشتگی عظیم ملت ماست و کمی غفلت و عقب گرد ما را به استبدادی تاریکتر از قبل از انقلاب می برد چرا که استبداد به نام دین، بدترین نوع استبداد است و به عکس آگاهی و ایستادگی بر سر میراث اصلی و آرمانهای انقلاب اسلامی مطالبه جدی آزادی و عدالت ما را از گذشته ای سیاه به آینده ای روشن عبور می دهد و باقیمانده تفاله های خود کامگی را از بین می برد و زمینه را برای زیستن در فضای آزاد توأم با احترام به تنوع و تکثر و آزادی اندیشه ها و کرامت ذاتی انسان فراهم می سازد. بنده اعتقاد دارم، آن قرائت از اسلام که مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای بجان عده ای دیگر بیفتند، متاثر از فرهنگ شاهنشاهی است. سزاوار بود که قوه قضاییه بجای اعدام چند جوان و نوجوان، که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد.

گر چه همانطور که اشاره کردم ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم و قوه قضاییه ای که فرزند فرهیخته،‌ آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزایخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند،‌ خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است.

امروز زندانها را پاکترین فرزندان ملت پر کرده اند؛ از دانشجویان و اساتید و دیگر اقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند با پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. در حالی که منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان ها مشغول جولان هستند. آنها به جای آنکه دنبال جاسوسان واقعی باشند انسان های شریف و مؤمن را به جاسوسی متهم می کنند. جا دارد در اینجا بنده از همه مشاوران پاک و فداکار و فرهیخته خود که همگی دستگیر شده اند و در محبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم و شرمندگی خود را از اینکه کنار آنها نیستم ابراز کنم. این روز ها شبی نیست که بنده به امام و شهید بهشتی و دیگر شهیدان عزیز فکر نکنم و با آنها نجوا نکنم که شما چه می خواستید و امروز ما به کجا رسیده ایم. از مشاوران خود نام نبردم تا احترام خود را به همه زندانیان سیاسی ابراز کرده باشم. ایران نام و فداکاری همه این عزیزان را حفظ خواهد کرد.

آیا از ظهور و بروز روحیه استبدادی در رفتار مسؤلان می توانید مثال بیاورید؟

نفوذ این روحیه و باقی مانده آثار رژیم مستبد تاریخی را در همه جا در کنار روحیه برآمده از آگاهی و آزادگی می توان دید. ولی شاید برترین نمونه را در به هم خوردن روابط منطقی و قانونی ارکان نظام مشاهده می کنیم. الان به طور واضحی دیده می شود که زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد. این فقط گفته مخالفان دولت نیست. اصول گرایان منصف و آگاه از این مسئله می نالند. عدم پاسخ گویی در موارد اعلام شده دیوان محاسبات عمومی، روشن نبودن نحوه فروش نفت و شیوه های هزینه کردن آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب و الخ موارد بسیار روشنی از برگشت ما حتی به ماقبل پهلوی ها است. جای دوری نرویم. چند روز پیش بعضی از رسانه ها نقل کردند که وزیری در اعتراض به سوال خبرنگاران در مورد حقوق معلمان گفته است به کسی ربط ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند. شما شبیه این گفته ها را از مسئولان دیگر و همچنین از نیروهای امنیتی می توانید بشنوید.

همچنین در حالی که در مجلس به دلیل جنایات بی سابقه در کهریزک گزارش داده شده است. یکی از مسئولین می گوید مسئله کهریزک بی خود بزرگ شده است. نمونه بارز دیگر این روزها نحوه ارتباط قوه قضاییه با باصطلاح ضابطین خودش است. باید دید قاضی ها فرمان می دهند و تصمیمی می گیرند یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟ قوه قضاییه ای که در قانون اساسی به صورتی قوی بر استقلال آن تأکید شده است امروز باید دید که اختیاراتش تا چه حد است؟ تا چه مقدار شأن و منزلت آن مراعات می شود؟ به نظر من یکی از مظاهر بارز ادامه روحیه استبدادی را در مظلوم واقع شدن قوه قضاییه و مجلس می توان مشاهده کرد. آیا امروز قوه قضاییه و قوه مقننه می توانند از همه اختیاراتی که قانون اساسی برای آنها تعیین کرده است، استفاده کنند. مشابهتی که انتخابات ها هم با انتخابات آن دوره پیدا می کند یکی دیگر از این نشانه ها است. شما شیوه رای گیری مجالس اول انقلاب را با الان مقایسه کنید تا ببینید ما به جلو حرکت کرده ایم یا به گذشته؟

از مطالبات همیشگی جامعه که در شعارهای تشکل های سیاسی بازتاب داشته است عدالت اجتماعی، بویژه عدالت اقتصادی بوده است. گاهی دیده شده است که آزادی و عدالت در مقابل هم قرار داده شده اند. میتوان گرایش خاصی را در جنبش سبز تشخیص داد….

مردم در مشروطیت عدالت می خواستند و از دل عدالت، خواست آزادی هم متولد شد تا آنجا که تاریخ اندیشه بشری نشان می دهد خواست عدالت همیشه مطرح بوده است حتی بعضی از حکما و اندیشمندان عدالت را جمع همه فضیلت ها و یا مادر همه فضیلت های دیگر دانسته اند. من گمان نمی کنم که ما مجبور باشیم میان عدالت و آزادی یکی از آنها را انتخاب کنیم. بطور عینی و ملموس شما توجه کنید که خط فقر هشتصد و پنجاه هزار تومانی و وجود توأمان تورم و بیکاری، دارند درخواست آزادی را محدود می کنند.

درست در همین نقطه است که طمع سیطره و مهار خواستهای آزادی خواهانه مردم بروز و ظهور پیدا می کند. در کوچکتر شدن سفره مردم است که توزیع سیب زمینی و اقتصاد صدقه ای برای جلب آرا و خواسته های مردم مورد توجه قرار می گیرد. بررسی وضعیت موجود کشور نشان می دهد که امروز گره خوردن خواست برای عدالت بویژه عدالت اقتصادی با خواست برای آزادی سیاسی یک ضرورت است.

در سالهای قبل از انقلاب، دفاع نیروهای انقلابی و جامعه دانشگاهی از اقشار ضعیف یک اصل بود و متصف بودن به همنشینی باکارگران و حقوق بگیران و اقشار مستضعف یک افتخار بحساب می آمد. به نظر بنده از نکاتی که همه ما باید به ان توجه کنیم حمایت از منافع اقشار زحمت کش است، البته نه برای آنکه از این اقشار به صورت ابزاری استفاده شود بلکه با این قصد که سرنوشت جنبش با سرنوشت همه آحاد ملت بویژه دو قشری که تولید اقتصادی و تولید علمی دارند یعنی کارگران و معلمان ودانشگاهیان گره بخورد. بنده به دلیل آنکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه و حقوق آنان کمتر مورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم. وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود.

امروز کسانی که مسئول شور بختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند و کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کننداز این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید باسهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است.

مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده است. به هر حال باید گفت که اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. کسانی که خواستار اجماع ملی برای تغییراند باید بیشتر با اقشار تهی دست گره بخورند و از منافع آنها دفاع بکنند گذشته از آن، امروز به دلیل سرنوشت ساز بودن تصمیمات و سیاست های اقتصادی همه باید به اخبار و تحلیل های اقتصادی حساسیت نشان بدهند. این روزها حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی درمقایسه با اخبار سیاسی بسیار اندک است و در این زمینه اطلاع رسانی کمی صورت می گیرد.

عده ای عبور از قانون اساسی را حلال مشکلات کشور می بینند. آیا به نظر شما این راه حل واقعی مسائل ماست؟

انشاالله همه ما برای اصلاح به میدان آمده ایم، نه برای انتقام گیری و یا کسب قدرت و یا ویران گری. راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است. اولین آنها عدم توانایی صاحبان چنین خواسته ای برای جلب نظر اکثریت ملت ماست. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنا دار باشیم. برای همین بعضی از شعارهای معطوف به عبور از قانون اساسی موردسوء ظن مردم متدین ونهادهای سنتی است و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند. اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید یک خواست خوب و اساسی است.

ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است. دلیل بعدی برای ابتر بودن عبور از قانون اساسی آن است که با این راه حل، ما به پرتاب در تاریکی دعوت می شویم. اگر ما این ریسمان اتصال را که حاصل زحمات و تلاش های نسلهای گذشته ماست از دست بدهیم به قطعات ریز ریز بی خاصیت تبدیل خواهیم شد. طبیعی است که دنبال آن رویگردانی عامه مردم از این آشفتگی و حرکت در تاریکی را شاهد باشیم. کسانی که اهداف مبتنی برعبور از قانون اساسی را دنبال می کنند ممکن است امروز بلندگوهای بزرگی را در اختیار داشته باشند ولی در بطن جامعه اهداف آنها با سوء‌ظن جدی روبرو است. مخصوصا که در کنار منادیان عبور از قانون اساسی خواسته و نخواسته آنها بعضی از چهره های منفور شاهی حضور دارند که به صورت فرصت طلبانه ای کینه خود را به مردم و انقلاب به نمایش می گذارند. کسانی که تئوریسین های شاهی را در برنامه های خود علم می کنند ظاهرا یادشان رفته است که مردم حافظه بسیار خوبی دارند. بهرحال هر کس به اندازه وزن اجتماعی خود میتواند انتظار مقبولیت را داشته باشد و نه بیشتر.

شعارهایی امروز مفید است که یا بصورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند و یا همدلی عامه مردم را در کنار نخبگان و طبقات میانه جلب کند.همه باید بدانند که ۲۲ بهمن و انقلاب اسلامی را اکثریت قاطع مردم ما متعلق به صدها هزار شهید می دانند و تاریخ و منش ملت ما با زنجیره ای از این شهدا در شهر و روستا به دیروز انقلاب متصل اند.

هفت ماه برنامه کانال های کشورهای دیگر که متأسفانه به دلیل بستن فضای رسانه ای کشور و انحراف صدا و سیما اهمیت پیدا کرده اند، اثراتی داشته اند. ولی این اثرات ضعیف تر از آن هستند که مردم از منافع ملی خود و خواسته های دینی و تاریخی شان دست بردارن، همچنانکه نباید همچون حربه ای برای اتهام و سرکوب واقعیت های جامعه مورد بهره برداری قرار گیرند. به نظر من تلاش برای سوق دادن مردم بسوی شعارهای محدود و از پیش تعیین شده ،اهانت به مردم است و باید شعارها از بطن حرکت های مردمی و بصورت خود جوش و غیر آمرانه بجوشد. همانطور که در سال ۵۷ شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به صورت طبیعی از دل مردم جوشید.

آیا صرف تکیه بر قانون اساسی راه را برای آینده نمی بندد؟

بنده جایی گفته ام که قانون اساسی وحی منزل نیست و همانطور که سال ۶۸ یکبار تغییر پیدا کرد می توان با توجه به نیازهای فکری مردم و مطالبات مردم و تجربیات ملی گام های مهمی در جهت کارآمدسازی بیشتر آن برداشت. منتهی باید بداینم که صرف داشتن یک قانون خوب مسئله را حل نمی کند. ما باید به طرف سازو کارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون هزینه های گزافی برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد.

به نظر بنده جمهوری اسلامی منهای قانون اساسی بی معنا است، و ما علاوه بر مراقبت جهت عدم نقض قانون اساسی،‌اجرا نشدن و یا کمتر توجه کردن به بخشهایی از قانون اساسی را هم باید نوعی نقض قانون اساسی بحساب بیاوریم. برای همین، خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک خواست راهبردی است از طرف دیگر هم به همین دلیل باید به کسانی که علاقه مند به بقای جمهوری اسلامی هستند بگوییم اگر بخشهای قابل ملاحظه ای از قانون اساسی بویژه فصل سوم آن مورد بی اعتنایی قرار گیرد بطور قهری بدیل های دیگری برای نظام ظهور خواهد کرد. همه باید بدانیم، عدم رعایت حقوق اساسی مردم که در قانون اساسی آمده است و هم چنین به رسمیت نشناختن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود به ابطال این میثاق ارزشمند ملی خواهد انجامید. به طور مثال آن کسانی که جاسوسی و تجسس را در جامعه تبدیل به یک رویه عادی کرده اند، خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه نظام می زنند. آن کسانی که رسانه ها را محدود کرده اند و صدا و سیما را در انحصار خواسته های خود قرار داده اند، به سستی پایه های جمهوری اسلامی کمک می کنند.

در بیانیه شماره ۱۷ اشاره به نهرهایی داشتم که اگر وارد رودخانه گل آلود و طغیانی بشوند می توانند جریان آنرا بتدریج آرام و روشن گردانند. یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی برگردیم.

به عنوان سوال آخر در مورد راهپیمایی ها و تجمعات نظرتان را بیان بفرمایید

راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است، زنان و مردان و جوانان و میانسالان و سالخوردگان به نظر من مردم در اصل هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را نیز از خود می دانند. درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند از هزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که درعاشورا و یا روزها ی دیگر گرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شود که درگیری ها و فضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است. به هر حال انچه توصیه بنده به نیروهای انتظامی و بسیج است، مهربانی و ملاطفت با مردم است و توصیه من به طرفداران جنبش سبز آن است که تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد ،کم کنند. این نهضت از میان مردم برآمده و متعلق به مردم است. همه به شدت باید مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند. اما هدف نهایی خودمان را درهیچ مرحله ای نباید از یاد ببریم و آن ساختن ایرانی پیشرفته و مستقل و آزاد و متحد است. این هدف تنها با همکاری همه زنان و مردان و همه اقشار ملت و همه اندیشه ها و سلیقه ها امکان پذیر است. جا دارد بگویم، وقتی می گوییم ایران باید همه ایرانیان داخل و خارج علاقمند به اعتلای این سرزمین و فرهنگ دیرینه و باورهای دینی، آسمانی و رحمانی آن را در نظر بیاوریم و انشاالله حرکت سبز در هیچ مرحله ای دست از روش های مسالمت آمیز و اخلاقی خود در مبارزه برای احقاق حق ملت دست برنخواهد داشت. این حرکت از انتخاب رنگ سبز رنگ اهل بیت پیامبر به عنوان اسلام رحمانی و دوستی و محبت و وحدت همیشه استفاده کرده است. جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.

آیا شما نماینده و سخن گویی در خارج دارید؟

در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخن گویی در خارج ندارد. یکی از زیبایی های فضای سبز آن است که همه حرفهای خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد. بنده هم به عنوان یک همراه نظرات و پیشنهادات خودم را در این فضا مطرح می کنم.

گاهی در سایتها و فیس بوک و نظایر آن از شما نقل قولهایی می شود. تا چه اندازه این مطالب مورد تأیید شماست؟

مطالب بنده با امضاء و در سایتهای محدودی منعکس می شود و من وبلاگ شخصی و امثال آن ندارم. نقل قولهایی که اشاره کردید از جمله عوارض اجتناب ناپذیر فضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد.

رنجنامه علی حیدریان، زندانی سیاسی محکوم به اعدام


خبرگزاری هرانا - حقوق شهروندان، اندیشه و بیان: علی حیدریان، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، طی رنجنامه ای که به نگارش درآورده، به شرح قسمتی از شکنجه های اعمال شده بر خود می پردازد، این رنجنامه که از سوی واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر می شود، قسمتی از سلسله نامه های این زندانی سیاسی است که بصورت مرحله ای منتشر خواهد شد. نامبرده به همراه فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر بازداشت و در یک پروسه مبهم قضایی به اعدام محکوم و هم اکنون نیز در زندان اوین تحت این حکم قطعی به سر می برد.

این است سرگذشت یک محکوم به اعدام

من علی حیدریان هستم. در اول مهر ماه سال 1358 در سنندج به دنیا آمدم. ساکن سنندج بودم و در همان شهر زندگی میکردم.
در سال 1385 برای انجام عمل جراحی به تهران مراجعت نموده و مدتی در این شهر اقامت داشتم که در غروب بیست و هشتمین روز مرداد ماه همان سال توسط چند نفر لباس شخصی دستگیر شده و به مکانی نامعلوم منتقل شدم.
بعد از ورود به محوطه ی آن ساختمان مجهول االمکان، مامورانی که مرا دستگیر کرده بودند طاقت نیاوردند تا در اتاق بازجویی تحقیرات خود را شروع کنند و یکی از آنها بعد از درآوردن کاپشن و بالا زدن آستین ها، بند کفش هایش را محکم کرد و با عصبانیت به طرف من که دستهایم از پشت بسته شده بود حرکت کرد و با زدن ضربه ی غافلگیرانه به زیر پاهایم نقش بر زمینم کرد.
ضربات سریع، سنگین و بدون وقفه ی مشت و لگد او بر تمامی اعضای بدن، سر و صورتم، احساس غرور، لذت و رضایت عجیبی را در او ایجاد کرده بود. به خاطر ضربات وارده به شکم و سینه نفس کشیدنم زجرآور شده و دهانم به قدری خشک شده بود که نمیتوانستم حتی برای گفتن یک کلمه زبانم را در دهان بچرخانم و او با ترکیبی از عصبانیت و رضایت، هیجان و اقتدار به قدری غرق در کارش شده بود که خستگی و ریزش عرق بر روی صورتش را هم متوجه نشد تا اینکه یکی از همکارانش مداخله کرده و او را متوقف کرد.
بعد از حدود یک ساعت که هوا کاملا تاریک شده بود، چند نفر دیگر لباس شخصی که از مامورین وزارت اطلاعات بودند با زدن چشم بند بر روی صورتم مرا به داخل ماشین بردند و در حالیکه به دستهایم دستبند و به چشم هایم چشمبند زده شده بود با دست سرم را به طرف کف ماشین و زیر صندلی ها فشار میدادند. اما گوشهایم که بعد از ضربات وارده به آان، صداها را گنگ و مبهم تشخیص میداد، بسته نشده بود و میتوانستم شلوغی شهر و صدای ماشین ها و همهمه مردم را بشنوم. با شنیدن هرصدایی خاطره ای در ذهنم زنده می شد و همراه با آن خاطره غرق در گذشته میشدم که ناگهان برخورد ضربه ای به پشت سرم تمامی خاطرات را محو و نابود کرد. یکی از آنها برای شروع بازجویی پرسید اهل کجا هستی؟ و من در جواب گفتم که اهل سنندج و کرد هستم. هنوز صحبت من تمام نشده بود چندین مشت به طرفم پرتاب کرد. چون اعتقاد داشت کردها همگی تجزیه طلب بوده و باعث نا امنی و عقب ماندگی کشور هستند. یکی دیگر از آنها که در سمت چپم نشسته بود و ضربات سنگین و محکم دستش نشان میداد که هیکل درشت و قوی ای دارد با دست سرم را به طرف خودش چرخاند و گفت حتما سنی مذهب هستی و با چند ضربه به زیر چانه و دهانم همراه با فحش و ناسزا نفرت خود را نسبت به سنی ها ابراز کرد. سومین نفر از آنان که در صندلی جلو ماشین نشسته بود جوان تر و متوسط تر از بقیه ولی گنجینه لغات والفاظ رکیک و فحش هایش غنی تر از دو نفر دیگر بود. از صندلی جلو به طرف عقب حمله ور شد و گفت تو که سنی هستی چرا نامت علی و نام خانوادگیت حیدریان است ؟ زیرا از نظر او این عمل نیز جرم محسوب میشد. وی به قدری گلویم را فشار میداد که نزدیک بود خفه شوم. دنیا در نظرم تیره و تار شده بود و به کلی سرگردان و متحیر مانده بودم.
نمیدانستم که در این وضعیت چه چیزی باید بگویم چون من کرد بودم و در انتخاب این ملیت نه با من شور و مشورتی شده بود، نه در صورت مشورت ممکن بود تغییری در این ملیت ایجاد شود، زیرا والدین من کرد و محل تولدم کردستان بود. مذهبم سنی بود چون اجدادم سنی بودند و خانواده و محیط و جامعه ایجاب میکردند که من سنی باشم. خواستن یا نخواستن اراده ی من عملا شرط نبود. اصلا اسمی را که تا آخر عمر بایستی با آن نامیده شوم بدون جلب نظر من گذاشته بودند. فکر اینکه به خاطر مسائلی که اصلا اراده ای در انتخاب یا انجام آن نداشتم باید شکنجه شده و حساب پس بدهم بیشتر از خود شکنجه عذابم میداد. اما آنها که از کوچکی فضا ی داخل ماشین و نداشتن وسایل مخصوص برای نمایش قدرت و تاثیرگزاری بیشتر خشمگین شده بودند، وعده دادند که در اتاق بازجویی این نواقص را جبران کنند.
بعد از عبور از خیابانی شلوغ که مشخص بود از خیابان های اصلی شهر است، ماشین مقابل ساختمانی توقف کرد. بعد از باز شدن در وارد حیاط شدیم و من را به مامورین مستقر در آن ساختمان جهت انجام بازجویی دیگری تحویل دادند.
بعد از وارد شدن به اتاق بزرگی من را روی یک صندلی نشانده و بازجو روی صندلی دیگری روبه رویم نشست. شخص دیگری که یک شوکر الکتریکی در دست داشت در کنارم ایستاد. بازجویی بدون تفهیم هیچ اتهامی شروع شد، هنوز سوال بازجو تمام نشده، شخص کناری با وارد کردن شوک الکتریکی به نقاط حساس بدن مثل صورت، گوش و نوک انگشتان میخواست که بدون حتی یک ثانیه درنگ به سوالش پاسخ دهم. ده ها بار بوسیله شوک الکتریکی مجبور میشدم به سوالاتی که حتی بعضی از آنها را متوجه نشده بودم فقط برای در امان ماندن از شوک پاسخ بدهم.
اما این کارها نیز آنها را ارضا نکرده و بازجو دستور داد تا چوب شلاق را آورده و لباس هایم را از تن دربیاورند. بدون لباس و عریان بر روی زمین خوابانده شدم، دستهایم از پشت دستبند زده شده بود. شخص دیگری پایش را روی کتفم گذاشته و دست هایم را به طرف بالا فشار میداد به گونه ای که نمیتوانستم کوچک ترین حرکتی بکنم. یکی از آنها شلاق را برای تشدید درد وارده، دولا کرد و از نوک پا تا فرق سرم را با ضربات سنگین شلاق نوازش میداد. به حدی در کارش مهارت داشت که حساس ترین و ضعیف ترین نقاط بدن را به خوبی یک پزشک میشناخت.
در اثر ضربات متوالی و محکم برآن مناطق، پوست و گوشت و استخوان بدنم به هم دوخته شده و بر کف زمین چسبیده بودم.
سوزش مرگ آور شلاق و شدت درد تا مغز استخوان نفوذ میکرد. تمام سلول های بدنم در حال متلاشی شدن بود. رقص و نوای درد آور تازیانه همراه با فریاد های مملو از خشم بازجویی بی احساس در تمامی فضای اتاق پیچیده بود. گاهی برای پرسیدن سوالی ضربات شلاق متوقف میشد ولی ضربات مجدد بسیار سنگین تر و زجر آورتر از قبل بر سطح بدنم نواخته میشد.
بازجو مدام نعره میکشید که خدای این جا من هستم و زنگی تو هم در دست من است.
با خنده های بیمارگونه و دیوانه وار بر شدت ضرباتش می افزود. بعد از یک تماس تلفنی دستور داد تا به مکان دیگری منتقل شوم. نزدیک نیمه شب بود که دوباره سوار بر یک ماشین شده و در ظلمت سکوت خوفناک شب به مکان دیگری منتقل شدم .
در بدو ورود به آن ساختمان و در داخل راهرو جلوی در یک اتاق که بعدها فهمیدم اتاق رییس بازداشتگاه است، تیم بازجویی متشکل از پنج نفر بدون پرسیدن هیچ سوالی فقط جهت ایجاد رعب و وحشت شروع به ضرب و شتم کردند. یکی از آنها دست چپ و یکی دیگر دست راستم را گرفته، دو نفر از آنها با ضربات مشت و لگد و یکی دیگر با زدن شوک الکتریکی مدام تکرار میکردند که "اینجا آخر خط است و کسی زنده از اینجا بیرون نخواهد رفت".
بعد از گذشت مدتی با همین وضعیت یکی از آنها میگفت اگربه سوالاتشان پاسخ مورد نظر آنها را ندهم تمامی ناخن هایم را خواهد کشید. تصور آن روش های قرون وسطی آن هم در قرن بیست و یک، حتی در آشفته ترین کابوس ها برایم غیرممکن به نظر میرسید که یک باره دردی همانند شعله های مهیب آتش سوزان تمامی وجودم را فرا گرفت و همراه با این درد چندین قرن به عقب بازگشتم. حس میکردم در تاریک ترین دوران بشریت در میان جهنم قرون وسطایی قرار دارم که ناگهان یکی از آنها با وسیله ای که در دستش بود، ناخن های انگشت دست را در میان آن قرار داده و با فشار بر روی ناخن ها و کشیدن آن به سمت جلو چنان دردی ایجاد میکرد که تمامی دردهای قبلی ام در مقابل آن اصلا قابل اهمیت نبود. بعد از چندین بار تکرار این کار بر روی انگشت های مختلف، رییسشان دستور داد تا دستگاه مولد برق را روشن کنند. بعد از روشن کردن دستگاه که صدای بلندی هم داشت، با چند دقیقه تاخیر جهت افزایش ولتاژ آن، من را بر روی زمین خوابانده و سیم هایی را بر مچ پاهایم وصل کردند، مانند اینکه بخواهند پرنده ای را برای تزیین اتاقشان خشک کنند. در ضمن اینکه مشغول صحبت با یکدیگر بودند بیش تر از پانزده دقیقه من را در همان حالت رها کردند .
لباس هایم را که تنها متعلقات دنیای بیرون و آزاد بود از تنم در آورده و با دادن یک شلوار و پیراهن آبی رنگ و با زدن چشم بندی وارد یک سلول انفرادی کوچک شدم. به محض ورود به سلول بر روی کف زمین که با موکتی کثیف پوشیده شده بود دراز کشیده و از شدت خستگی و درد به حالت بیهوشی در آمدم.
روز بعد که پزشک مورد اعتمادشان جهت انجام معاینه عمومی و بررسی تاثیرات شکنجه، لباس ها را از تنم در آورد با دیدن جراحات وارده و کبودی های ناشی از شلاق و ضربات شوک و مشت و لگد با رنگی پریده و دستانی مرتعش و چشمانی وحشت زده، جملاتی را بر روی یک صفحه کاغذ یادداشت کرد .
بازجویی ها از ساعات اولیه صبح شروع میشد و تا هنگام غروب ادامه می یافت و بعد از اتمام بازجویی به داخل سلول بازگردانده میشدم. سلولی که تنهایی و مرگ زمان ناشی ازآن زجر آور تر از شکنجه های جسمی بود.
برای رهایی از تنهایی و افکار و کابوس های هراس انگیز حاکم بر فضای بازداشتگاه، تصمیم میگرفتم تا قدم بزنم اما سلول به حدی کوچک بود که برای هر صد متر پیاده روی، باید بیش تر از چهل بار طول سلول را طی میکردم.
اسمی را که به خاطر داشتنش مورد بازخواست قرار گرفته بودم، به زودی کاملا پاک و محو کرده و به عنوان زندانی سلول شماره 73 صدایم میکردند .
حدود 2 هفته از بازجویی ها گذشته بود. تا اینکه روزی که بر اثر ضربات مشت بازجو بر روی صورتم ،بینی ام دچار خون ریزی شدیدی شد به صورتیکه پزشک حاضر در بازداشتگاه نتوانست خون ریزی را متوقف کند، حتی خود بازجو نیز با دیدن خون ریخته شده بر کف اتاق دستپاچه شده بود. به همین خاطر به درمانگاهی در خارج از بازداشتگاه متنقل شدم و در آنجا بود که فهمیدم تا کنون در بند 209 زندان اوین در بازداشت بوده ام.
چندین ماه به همین منوال گذشت و وقتی نتوانستند برای صدور حکم مورد نظر مدرکی علیه من ارائه کنند، تصمیم گرفتند تا مرا به استان کرمانشاه بفرستند تا شاید در آنجا بتوانند اتهام دلخواهشان را به من منتصب کنند در حالیکه اتهام جدیدی نداشتم و حتی تفهیم اتهام نشده بودم، به بازداشتگاهی در کرمانشاه منتقل شدم .
وضع این بازداشتگاه به مراتب اسفناک تر از بازداشتگاه قبلی بود. ساختمان قدیمی داشت که با چند پله به زیر زمین و سلول های انفرادی ختم میشد.
سلولی که نصیب من شد در انتهای یک سالن تنگ و تاریک قرار داشت، عرضش کمی بیشتر از عرض شانه ها اما طولش به اندازه قد خودم بود وقتی وارد سلول شدم حس کردم که داخل یک تابوت سنگی قرار گرفتم، در این سلول هوا وجود نداشت، نعره و فریاد از نزدیک ترین فاصله شنیده نمیشد، سکوت و ظلمتی وحشتناک بر آن حکمفرما بود، یک پیرمرد نگهبان که به گفته خودش از زمانی که آن ساختمان در اختیار ساواک بوده و از همان زمان تا به حال تنها او را به یاد داشته، تنها صدایی بود که به گوش میرسید چون روزی بیشتر از سه بار حق استفاده از دستشویی را نداشتیم بالاجبار از نوشیدن آب محروم می شدیم.
در این مدت که بیشتر از دو ماه به طول انجامید علاوه بر شکنجه های جسمی شدیدترین شکنجه های روحی و روانی را نیز تحمل کردم هنگامی که نتوانستند مدرکی دال بر گناهکار بودنم پیدا کنند، دادستان حکم عدم صلاحیت رسیدگی دادگاه مربوطه را صادر کرد و مجددا به بند 209 منتقل شدم، تنهایی و بلاتکلیفی و بی خبری از خانواده به قدری دردناک است که هیچ کس نمی تواند حتی یک لحظه آنرا توصیف کند.
اعتقاد به بیگناهی و عدم ارتکاب عملی غیر قانونی تنها موضوعی بود که در میان تمام سختی های موجود موجی از مسرت و امیدواری در قلبم ایجاد کرده بود، "تمامی مسائل پیش آمده را مصائب متولد شدن در یک منطقه جغرافیایی خاص می دانستم" در دوران همه سختی ها از اجرای قانون و برقراری عدالت هر چند که دلسرد شده ولی کاملا نا امید نشده بودم، بعد گذشت 9 ماه برای اولین بار توانستم به مدت چند دقیقه با خانواده ام ارتباط تلفنی برقرار کرده و زنده بودنم را به اطلاع آنها برسانم.
از تیرماه سال 86 به سنندج منتقل شدم و بعد از حدود دو ماه دادگاه همزمان پرونده را دوباره به تهران انتقال داده و باز هم به تهران بازگردانده شدم، در این مرحله برای تشدید فشار های روحی و روانی خانواده ام را نیز در امان نگذاشته و برادرم را فقط به خاطر داشتن نسبت برادری با من دستگیر کرده و مورد شکنجه قرار داده به نحوی که دستش تا مدتها کاملا بی حس و فلج شده بود، در اوایل سال 86 به بند 5 زندان رجایی شهر کرج که بند مخصوص بیماران عفونی مبتلایان به ایدز بود و اکثریت زندانیان آن بند دارای حکم اعدام می باشند منتقل شدم
با گذشت حدود 18 ماه از تاریخ دستگیری به شعبه 30 دادگاه انقلاب احضار شده و در دادگاهی که کمتر از 10 دقیقه طول کشید بدون رعایت بدیهی ترین اصول آئین دادرسی به اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان ترکیه به اعدام محکوم شدم.
حزبی که در ترکیه تاسیس شده و حتی در آن کشور هم برای هیچ یک از اعضای آن حکم اعدام صادر نشده است، وقتی مستندات و دلایل صدور چنین حکمی را از قاضی دادگاه جویا شدیم اینگونه پاسخ داد که احکام پرونده های سیاسی توسط نهادهای امنیتی صادر می شود و من فقط دستور ابلاغ شده را اجرا کردم!.
بعد از صدور حکم اعدام در مهر ماه سال 87 به همراه 30 نفر از زندانیان رجایی شهر که همگی دارای حکم قصاص بودند جهت اجرای حکم به زندان اوین منتقل شدم، در آن روز 29 نفر اعدام شده ولی من به بند 209 جهت بازجویی مجدد فرستادند با وجود اینکه از سوی قاضی حکم صادر شده و اتهام جدیدی هم برایم تفهیم نشده بود به مدت شش ماه در بند 209 ماندم و بازجویی جدیدی صورت گرفت در این مدت مسئولان پرونده بارها اذعان کردند که حکم صادره تنها تحت تاثیر شرایط سیاسی بوده و اصول دادرسی عادلانه نادیده گرفته شده است .
با این وضع دوباره به زندان رجایی شهر منتقل شدم، هنوز دو سه ماهی نگذشته بود که برای بار دوم جهت اجرای حکم اعدام به بند 240 زندان اوین که محکومین به اعدام را قبل از اجرای حکم در سلولهای انفرادی آنجا نگهداری میکنند بردند و هر روز در انتظار اجرای حکم اعدام که انتظاری کشنده تر از مرگ است بسر می بردم اما اینبار نیز حکم اجرا نشد و به زندان اوین منتقل شدم و هم اکنون در زندان اوین زندگی میکنم اگر چه بتوان نام زندگی بر آن گذاشت، زندگی ای که همانند میلیون ها هموطن خود هر سالش از سال گذشته زجرآور تر و هر ماهش از ماه سپری شده دردناک تر و هر روزش از روز گذشته رقعت انگیز تر.
اکنون 1300 روز از زمان دستگیری ام میگذرد ولی هنوز مابین مرگ و زندگی بلاتکلیف و سرگردانم نمی دانم متعلق به دنیای زندگانم یا جزو مردگان، این است شرح و حال کسی که قبل از رسیدن به دوران کودکی به مرحله جوانی رسیده و پیش از چشیدن کوچکترین قطره شربت از جام لذایذ جوانی در لبه پرتگاه مرگ ایستاده است
این است سرگذشت یک محکوم به اعدام

علی حیدریان
زندان اوین – 12 بهمن ماه 1388


سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه بازداشت شد


كوردستان ميديا: علی محمد اسلامپور سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه روز سه شنبه،13 بهمن ماه توسط شعبه نهم دادگاه انقلاب احضار و با حکم قاضی نجار به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و فحاشی از طریق وبلاگ قصر نیوز بازداشت شد .
به گزارش کرمانشاه پست، قاضی پرونده با استناد به نامه اداره اطلاعات استان کرمانشاه که به اعترافات دو تن از بازداشت شدگان اخیر این شهر درباره مالکیت وبلاگ مذکور اشاره شده حکم بازداشت این روزنامه نگار را صادر کرده است .
سردبیر نوای وقت هر گونه ارتباط با این وبلاگ را رد و اتهامات یادشده علیه خود را نپذیرفته است.