samedi 27 mars 2010

احتمال تصویب قطعنامه تحریم علیه رژیم بیشتر شد

جعفر پویه

در حالی که جمهوری اسلامی در تعطیلات نوروزی به سر می برد، در سطح بین المللی تلاشهای بسیاری برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه آن جریان دارد. روسیه و چین به عنوان دو مخالف تحریم به دلیل حجم بالای مبادلات تجاری با رژیم، در روزهای گذشته از سر سختی خود دست کشیدند و احتمال تصویب قطعنامه تحریم در شورای امنیت سازمان ملل افزایش یافت.

در روزهای گذشته سخت گیریهای آمریکا در مورد شرکتهایی که با رژیم مبادلات تجاری دارند باعث شد تا شرکت نفتی روسی "لوک اویل" از پروژه بهره برداری از بلوک "اناران" خارج شود. شرکت لوک اویل در گزارش مالی سال 2009 خود می نویسد: "ضرر ناشی از بی بها شدن سرمایه گذاری در ایران به علت غیر ممکن بودن تحقق کارهای آتی در این معدن باتوجه به وجود تحریمات اقتصادی از سوی دولت آمریکا، برابر با 63 میلیون دلار می باشد."

برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه در مجلس سنای آن کشور گفت: "برخلاف گفته های مقامهای حکومت ایران، برنامه اتمی این کشور فاقد اهداف موجه غیرنظامی است."

او همچنین اضافه کرد: "این شیوه متمردانه که دولت ایران هم‌اکنون در پیش گرفته، برای ما انتخاب دیگری باقی نمی‌گذارد: ما باید به دنبال تحریمهای تازه باشیم."

همزمان، چین و روسیه که با تحریمهای بیشتر مخالفت می کردند، در تصمیم خود تجدید نظر کرده و به میز مذاکره باز گشتند. سرگئی لاورف، وزیر خارجه روسیه رفتار رژیم را مورد انتقاد قرار داد و عملکرد آن را مانع رسیدن به توافق دانست. از سوی دیگر، چین حجم مبادلات نفتی خود با رژیم را بیش از 40 درصد کاهش داده و با جایگزین کردن نفت روسیه، به گفته متخصصان انستیتوی جیمز تاون "وابستگی خود به نفت ایران را به حداقل رسانده است تا درصورت تحریمهای سازمان ملل، صدمه کمتری متوجه اقتصادش شود."

در همین حال سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تایید کرد که چين در مذاکرات تلفنی روز چهارشنبه نمايندگان کشورهای روسيه، بريتانيا، آمريکا، فرانسه به همراه آلمان در مورد دور احتمالی تحريمهای تازه عليه ايران شرکت کرده است.

روز گذشته (پنج شنبه) نیز بیمه لویدز لندن اعلام کرد که ایران را به لیست کشورهای پر مخاطره خود افزوده است. نیل رابرتس، دبیر کمیته بیمه دریایی انجمن بازار لویدز در مصاحبه ای با خبرگزاری رویتر گفت: "با توجه به احتمال وضع تحریمهای جدید بین المللی علیه ایران، حمل و نقل دریایی به بنادر این کشور با ریسک بالاتری همراه است."

این درحالی است که خبرگزاری رویتر به نقل از یک دیپلمات غربی می نویسد، پيش نويس قطعنامه تحريم ايران که توسط آمريکا ارایه شده شامل احتمال ممنوعيت فعاليت بانکهای ايرانی در خارج از اين کشور و بانکهای خارجی در ايران است. همچنین، تحريم تعدادی از شرکتهای کشتيرانی ايران و ممنوعیت شرکتهای بيمه از ارایه خدمات به محموله های صادراتی و وارداتی ایران بخشهای دیگری از تحریمها خواهد بود.

به نظر می رسد پیشنهاد عجولانه و بدون پشتوانه علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی رژیم برای مبادله اورانیوم نظر کسی را جلب نکرده است. صالحی گفته بود: "آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای می‌تواند ۱۲۰۰ کیلو اورانیوم ما را در خاک ایران دریافت و پس از لاک و مهر کردن، ۲۴ ساعته تحت‌نظر بگیرد تا زمانی که ما سوخت ۲۰ درصدی را دریافت داریم."

این عقب نشینی عجولانه تنها برای عقب انداختن توافق کشورهای غربی بر روی قطعنامه جدید و فرار به جلوی رژیم برآورد شد. زیرا مدتهاست که دست رژیم برای همگان رو شده است و اعمالی از این دست اگر روزگاری می توانست کسانی را فریب دهد، امروز تنها گویندگان آنرا بی آبرو خواهد کرد. البته اگر چیزی به عنوان آبرو برای سردمداران رژیم ولایت فقیه مفهوم داشته باشد.

-----------------------------------------------------

نگرانی آمریکا از موجودیت هواپیماهای بدون سرنشین رژیم

رادیو فرانسه: رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، از موجودیت هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی اظهار نگرانی کرد و گفت بیم دارد قابلیتهای از این نوع ، بدست افرادی غیر دولتی، که بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد. در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور خبر داده بود.

وزیر دفاع آمریکا روز پنجشنبه در یک کمیته مجلس سنای این کشور گفت : " ایران هواپیمای بدون سرنشین در اختیار دارد و این مایه نگرانی است چرا که اگر آنها بخواهند، میتوانند برای ما در عراق یا افغانستان دشواری ایجاد کنند."

با این حال وی تاکید کرد که هواپیماهای بدون سرنشین سرعت کمی دارند و نیروهای هوایی آمریکا دارای توانایی فوق العاده هستند.

وی در ادامه گفت : " فکر میکنم ما توانایی محافظت از نیروهای خود بویژه در مناطق جنگی را داریم."

وزیر دفاع آمریکا اما افزود از این نگران است "که قابلیتهایی از این نوع، بدست افرادی غیر دولتی که بخواهند آن را بمقاصد تروریستی بکار ببرند، بیفتد."

در ماه فوریه گذشته، ژنرال وحید احمدی، وزیر دفاع ایران از گشایش دو خط تولید هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور خبر داده بود.

آژانس دولتی فارس از قول وی نوشت : " این هواپیماها قابلیت راه اندازی عملیات تجسسی، شناسایی و حمله با دقت بسایر بالا را دارا هستند."

------------------------------------------------

چین برای همراهی با آمریکا علیه رژیم آماده می شود

رادیو آلمان: آمریکا مدت‌ها است برای جلب همراهی چین برای تحریم گسترده‌تر ایران می‌کوشد. به عقیده کارشناسان، چین تاکنون به دلیل وابستگی به نفت با تحریم ایران مخالفت کرده، اما اکنون با کاهش خرید نفت از ایران، برای همراهی آماده ‌می‌شود.

در سال ۲۰۰۹ میلادی، ایران سومین تامین‌کننده بزرگ نفت جمهوری خلق چین بود. چین، دومین مصرف‌کننده نفت جهان است. توسعه اقتصادی دو دهه اخیر، مصرف انرژی این کشور بزرگ را به شدت بالا برده است.

برپایه گزارش خبرگزاری رویترز، چین در دوماهه نخست سال‌جاری میلادی، واردات نفت از ایران را بیش از ۳۷ درصد کاهش داده است. به این ترتیب، جایگاه ایران در میان تامین‌کنندگان نفت چین، از ردیف دوم به ردیف چهارم سقوط کرده است.

جمهوری خلق چین در سال‌های اخیر، همراه با روسیه بیشترین سود را از تحریم اقتصادی ایران برده است. مبادلات بازرگانی چین و ایران که در سال ۲۰۰۵ اندکی بیش از ۱۰ میلیارد دلار بود، ظرف ۴ سال گذشته دو برابر افزایش یافت و به ۲۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسید. نزدیک به ۸ میلیارد دلار از صادرات چین به ایران را، در سال ۲۰۰۹، ماشین‌آلات، خودرو، منسوجات و کالاهای مصرفی تشکیل می‌داد.

خودروهای چینی، به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی، هنوز در بیشتر کشورهای اروپائی اجازه حرکت ندارند، اما به تازگی گزارش شده است که ۷ نوع از این خودروها به بازار ایران راه یافته‌اند. علاوه بر این، شرکت دولتی نفت چین و کنسرن چینی سینوپک، در میدان‌های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

به گفته کارشناسان، چین ضمنا در سال ۲۰۰۹ مقدار قابل توجهی بنزین نیز به ایران فروخت. فرسودگی و ظرفیت پائین پالایشگاه‌های ایران سبب شده است که این کشور ۴۰ درصد از بنزین مورد نیاز خود را از خارج وارد کند. ایالات متحده آمریکا، شرکت‌های تامین‌کننده بنزین ایران را مشمول تحریم کرده است.

جمهوری خلق چین، در عین‌حال مناسبات دیپلماتیک تنگاتنگی با جمهوری اسلامی دارد. پکن، در مناسبات خود با کشورهای دیگر، وضعیت حقوق‌بشر را مورد اعتنا قرار نمی‌دهد. چین، در دو دهه اخیر، میلیاردها دلار در برخی از کشورهای آفریقائی سرمایه‌گذاری کرده که همچنان فاسدترین دیکتاتورها بر آن‌ها سلطه دارند.

اکتبر سال گذشته، در جریان دیدار محمدرضا رحیمی، معاون احمدی‌نژاد از پکن، ون جیا بائو نخست‌وزیر چین تصریح کرد که کشورش مناسبات سطح بالائی با جمهوری اسلامی دارد. دولت چین، برخلاف دولت‌های غربی، از انتقاد نسبت به تقلب‌های انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ و درگیری‌ها و دستگیری‌های پس از آن نیز، خودداری ورزید.

کارشناسان غربی معتقدند که چین به رغم مناسبات بازرگانی و دیپلماتیک خوب، با این انگیزه واردات نفت خود از ایران را کاهش داده است که در صورت شرکت در تحریم‌های تازه، در زمینه تامین انرژی مورد نیاز خود مشکلی نداشته باشد.

حجم مناسبات بازرگانی چین با آمریکا به سالانه ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده است. حدود ۲ هزار میلیارد دلار سپرده چین در بانک‌های آمریکائی، یکی از دلایل مهار بحران بانکی کمرشکن آمریکا بود که در سال ‌۲۰۰۸ به بحران مالی جهانی ختم شد. به این ترتیب، منافع کلان چین در آمریکا بسیار بیش از ایران تامین می‌شود.

--------------------------------------------

هویت و آخرین وضعیت فعالان دربند حقوق بشر

خبرگزاری هرانا - مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی اطلاعیه مطبوعاتی اسامی برخی از اعضا و همکاران بازداشت شده در ماه های اخیر را منتشر کرد.

متن کامل این اطلاعیه بدین شرح است:

مجموع اقدامات نیروهای امنیتی حکومت ایران بر علیه مدافعان حقوق بشر و خاصه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از اواخر بهمن ماه آغاز و در 11 اسفندماه سال جاری اوج گرفت کماکان در جریان است، این اقدامات را که نهادهای امنیتی با عناوین پرطمطراق و زردی چون "مرصاد"، "شکست ارتش سایبری آمریکا"، "پروژه براندازی حقوق بشری" و امثالهم از آن یاد کردند، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با یک نام و آن نیز "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر" خواند و طی اطلاعیه ها و کنفرانس خبری به بررسی زوایای آن پرداخت.

مدیریت این پروژه که بر عهده سپاه پاسداران در تعامل با سایر نهادهای امنیتی است، در بندهای 2 الف سپاه و 209 اطلاعات در زندان اوین جاری است. افراد بازداشت شده در سراسر کشور به این زندان منتقل شده اند و پرونده های آنان در دادسرای مستقر در زندان اوین و به دور از امکان پیگیری خانواده و وکلای آنان مفتوح است.
اکثر بازداشت شدگان در سلولهای انفرادی، بدون حق تماس با خانواده، وکلا و در معرض بدرفتاری و

شکنجه روحی و جسمی به سر می برند.
بنا برگزارشات دریافتی، افراد بازداشت شده شدیداً تحت فشار هستند تا ضمن پذیرش سناریوی جاری، در تداوم سناریوها و ویدئوهایی که بر علیه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از رسانه ملی! پخش شد در مقابل دوربین های تلویزیونی برای بیان مطالب خلاف واقع که در تمامیت آن فعالان حقوق بشر ایرانی را نشانه می گیرد حاضر شوند.
اسامی تاکنون محرز شده بازداشت شدگان "سناریوی دستگاه امنیتی برای فعالان حقوق بشر" به شرح ذیل است (لیست به روز خواهد شد) :

ابوالفضل عابدینی (روزنامه نگار) - اهواز
سید مهدی خدایی (فعال سابق دانشجویی) - تهران
محبوبه کرمی - تهران
نصور نقی پور (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - قزوین
بهزاد مهرانی (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) - کرج
میلاد ابراهیمیان (دانشجو) - تهران
محمد رضا لطفی یزدی (دانشجو) - مشهد
عبدالرضا احمدی - تهران
صالح شلماشی - سنندج
مرجان صفری - تهران

راضیه عالمی (دانشجو) - تهران
مجتبی بیات - قم
سمیه اجاقلو - اصفهان
تهمینه مومنی - ساری
سید سلمان حسینی - تهران
سپهر صوفی - کیش
مراد حسن لو (دانشجو) - تهران
نفیسه مجتهدی - تهران
شعله منصوری - تهران
دانیال صبحی (دانشجو) - تهران
شراره صبحی - تهران
مصطفی پیرعباسی - تهران
احمد نجف زاده - تهران
داور عباسی - تهران
پوپک ناظمی (دانشجو) - تهران
حسین حسین زاده - تهران
سجاد عالم زاده - تهران
محلا معین زاده (دانشجو) - تهران

دکتر وحید احمد فخرالدین (وکیل پایه یک و استاد دانشگاه) - اهواز
شهرام شکوفاییان (کارشناس کامپیوتر) - تهران
نیلوفر محرابی (دانشجو) - تهران
مجتبی گهستونی (روزنامه نگار) - اهواز
دکتر محمد حسن یوسف پور سیفی (تهیه کننده و کارگردان) - تهران
درسا سبحانی - ساری
لاله حسن پور (وبلاگ نویس) - تهران
همچنین تعداد دیگری از فعالان حقوق بشر بازداشت شده که دارای تاریخ بازداشت متفاوتی هستند اما در این سناریو مورد بازجویی و در معرض اتهام قرار گرفته اند عبارتند از :

سما بهمنی - مهاباد

حامد عسگري (دانشجو) - تهران
احسان ثابت - تهران
رسول بداقی (فعال صنفی) - تهران
علیرضا فیروزی (فعال دانشجویی) - تهران
رضا اکوانیان (وبلاگ نویس) - یاسوج

بنا به گزارشات رسیده از میان بازداشت شدگان مربوط به این سناریو در حال حاضر اعتصاب غذای : رسول بداقی (6 فروردین ماه سال جاری)، ابوالفضل عابدینی (11 اسفندماه 88 – زمان بازداشت) و لاله حسن پور (25 اسفندماه 88 – زمان بازداشت) محرز شده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی گزارشات و اطلاعیه های آتی به جزئیات بیشتری از سناریوی جاری و وضعیت افراد بازداشت شده که تنها به جرم فعالیت های انسان دوستانه در معرض خطر قرار گرفته اند خواهد پرداخت.


------------------------------------------

ياوه گويى هاى بى دنده و ترمز گماشته ولی فقیه

پخش سخنرانی احمدی نژاد از تلویزیون رژیم هنگام افتتاح سد کارون 4 : اين دولت از آب و راه روستايى الآن درگير است، تا موشک كاوشگر. يعنى از كارهاى بسيار ساده دولت درگير است كه يک پل بزند، راه مردم را در روستا با افتخار البته اصلاح كند تا بالاترين سطوح علمى مشغول خدمت است. از كارهاى فرهنگى ساده كه تأسيس يک كتابخانه در يک روستا است مشغول است تا بالاترين عرصههاى سياسى و بينالملل. دولت با همه توان مشغول به خدمت است. اين حرفهايى هم كه مىزنند هستهاى، بمب، نمىدام چى چى چى اينها بهانهاى است براى اينكه يک توقفى ايجاد كنند. وقت ملت، انرژى ملت، توان ملت را مصروف موضوعات انحرافى كنند. ماجرا درست كنند همه را مشغول كنند با خودشان، مىگفت نگرانيم ايران ممكن است بمب بسازد! شما بابا ساخته ايد! استفاده هم كردهايد! كى بايد نگران باشد؟ ما يا شما؟ حالا ما هيچ چيزى نميگوييم آنها هم پررويى مىكنند. اينها مىخواهند ما را غافلگير كنند، بساطى كه درست كردند اطراف ما دورتادور ما را آتش كردند، همهاش براى اين است كه حواس ملت ايران از اين مسير عزت و مسير سربلندى منحرف بشود. مثلا پاى سگ خونگى يكى در كشورهايى مثل ايران برود زير چرخ ماشين پيمانكار سد كارون 4، چه غوغايى برپا مىشود كه اى واى حقوق بشر رفت.




---------------------------------------------------------

شرایط وخیم جسمی زندانی سیاسی در بند زنان اوین

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وضعیت جسمی زندانی سیاسی زهرا جباری بدلیل بیماری قلبی و رماتیسم به حدی حاد شده است که به سختی قادر به راه رفتن است و کارهای شخصی او به کمک سایر زندانیان سیاسی صورت می گیرد.
زندانی سیاسی زهرا جباری 36 ساله متاهل و دارای یک فرزند می باشد. او از مدتها پیش از ناراحتی حاد قلبی،کم خونی و رماتیسم رنج می برد ولی از درمان جدی او خوداری می کنند. بهداری زندان با این استدلال که پزشک و دستگاههای لازم را نداریم و قادر به درمان شما در اینجا نیستیم و شما باید در بیمارستانهای خارج از زندان معالجه شوید. ولی بازجویان وزارت اطلاعات از درمان او در مراکز پزشکی و حتی با هزینه خانواده اش تا به حال ممانعت کرده اند.وضعیت جسمی او در چند روز اخیر به وخامت گراییده بطوریکه به سختی قادر به راه رفتن است و از انجام کارهای شخصی خود عاجز است و با کمک سایر زندانیان سیاسی هم بندش کارهای شخصی خود را انجام میدهد.
خانم جباری روز 22 اسفند در حالی که دست بند به او زده بودند برای دومین بار به شعبه 28 دادگاه انقلاب برده شد و قرار بود توسط محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای کمیسیون قتل عام زندانیان سیاسی سال 1367 مورد محاکمه قرار گیرد ولی به دلیل عدم حضور بازجو در دادگاه ،دادگاه او برای تاریخ نامعلومی به تعویق افتاد.زندانی سیاسی زهرا جباری در جلسه قبلی دادگاه اعلام کرده بود که در اثر شکنجه های وحشیانه ناخن یکی از انگشتان پای او را جدا کرده بودند.هنگام برگزاری دادگاه به خانواده خانم جباری اجازه حضور در دادگاه داده نشد.علیرغم اینکه او چند هفته از ملاقات با خانواده اش محروم بود آنها همچنین به خانواده جباری اجازه دیدن و یا صحبت کردن با فرزندشان که یک امر معمول در دادگاه می باشد را ندادند.وکیل خانم جباری موفق شده بود تا حدی پرونده موکلش را مطالعه کند و بنابه گفته وکیل در پرونده خانم جباری چیزی وجود ندارد و تنها اتهام او حضور خواهر و برادرش در قرار گاه اشرف در عراق می باشد.
خانم جباری 27 شهریورماه (روز قدس) دستگیر شد و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین برده شد در آنجا تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت و شکنجه های جسمی او به حدی بود که یکی از ناخن های پایش کنده شد. بازجویان وزارت اطلاعات با شکنجه های جسمی و روحی سعی داشتند که او را وادار به پذیرفتن اتهامات دروغین نسبت داده شده کنند.او بیش از 2 ماه در سلولهای انفرادی بند 209 بسر برد و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد. خانم جباری همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.از زمان دستگیر تاکنون خانم جباری با لباسهایی که زمان دستگیری بر تن داشته اند بسر می کنند و تا به حال از گرفتن لباس برای او از طرف خانواده اش خوداری می کنند و علیرغم اینکه دچار بیماریهای مختلفی است نزدیک به 7 ماه است که از داشتن لباس کافی محروم است.
از طرفی دیگر فشارها و اذیت وآزارهایی که پاسداربندها و زندانیان عادی و خطرناک به تحریک پاسداربندها بر روی زنان زندانی سیاسی وارد می کنند شدت می یابد. یکی از شیوه های فشار که علیه زنان زندانی سیاسی بکار برده می شود.میوه جات و مایحتاج اولیه که از طرف زندان در اختیار زندانیان قرار داده نمی شود و در فروشگاه زندان به چند برابر قیمت معمول فروخته می شود به زندانیان سیاسی فروخته نمی شود و در اختیار باندهای مافیایی که با زندانبانان همکاری می کنند قرار داده می شود تا آنها را دوباره با چندین برابر به زندانیان سیاسی بفروشند و از آنها اخاذی نمایند.
خانواده های زنان زندانی سیاسی هنگام ملاقاتهای حضوری که هر چند هفته یکبار صورت می گیرد. مورد توهین ،اذیت وآزار یکی از پاسداران زن قرار می گیرند. این زن پاسدار به صورت توهین آمیزی خانواده ها را مورد بازرسی بدنی قرار می دهد او همچنین کودکانی که برای ملاقات با مادر و یا بستگانشان به سالن ملاقات مراجعه می کنند را مورد اذیت وآزار و پرخاشگری قرار می دهد تا واکنش خانواده های آنها را برا نگیزد و در صورت اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی اقدام به قطع ملاقاتهای آنها می کنند این زن پاسدار تا به حال با اکثر خانواده های زندانیان سیاسی چنین برخورد وحشیانه و غیرانسانی داشته است.
در حال حاضر بیش 20 زن زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین بسر می برند که از جمله آنها؛ خانم بهاره هدایت،مهدیه گلرو،مریم ضیاء،نازیلا دشتی،، شبنم مددزاده، فاطمه ضیائی،عاطفه نبوی، صدیقه فلاحت زاده،عاليه اقدام دوست و ... را میتوان نام برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری ،شکنجه ، نزدیک به 7 ماه بلاتکلیفی ،عدم درمان ناراحتیهای حاد و خطرناک زنان زندانی سیاسی که جان آنها را در معرض خطر جدی قرار می دهد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه زنان ،دستگیری های خودسرانه سازمان ملل متحد خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای سیستماتیک و سازمان یافته علیه زندانیان سیاسی در ایران است.

06 فروردین 1389 برابر با 26 مارس 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه




--------------------------------------------------------

رژیم تهران دست از پارازیت ‌اندازی روی ماهواره بردارد

رادیو آلمان: اتحادیه بین‌المللی ارتباطات خواستار آن شد که حکومت ایران از ایجاد اختلال در امواج تلویزیون‌های ماهواره‌ای دست بردارد. بیانیه‌ی این اتحادیه، حکومت ایران را به یافتن منبع پارازیت و حذف فوری آن نیز فراخوانده است.

اختلال در امواج برنامه‌های ماهواره‌ای در ایران، کمی پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ آغاز شد. گسترش اعتراض‌های مردم در خیابان‌ها، به محدودیت‌های شدید رسانه‌های داخلی، اخراج یا ابطال جواز کار گزارشگران و خبرنگاران خارجی نیز انجامید.

دولت ایران برای مقابله با انتقال اخبار، دسترسی به اینترنت را محدود کرد و کوشید حتی با دستگیری وبلاگ‌نویسان یا کاربران اینترنت، مانع از گردش خبر و تحلیل شود. به موازات این انسدادها، پخش برنامه‌های تلویزیون‌های بین‌المللی همانند "سی‌ان‌ان" نیز با اختلال‌های جدی مواجه شد. آخرین اقدام جمهوری اسلامی برای محروم کردن مردم از اطلاعات شفاف، انداختن پارازیت روی امواج شبکه‌های خبری فارسی زبان بود.

بیانیه اتحادیه بین‌المللی ارتباطات، دولت ایران را مستقیما مسئول ارسال پارازیت روی امواج ماهواره معرفی نکرده است. این در حالی است که کارشناسان می‌گویند منبع ارسال پارازیت روی تلویزیون‌های ماهواره‌ای فارسی زبان در داخل ایران قرار دارد و این فعالیت نمی‌تواند اصولا بدون آگاهی و پشتیبانی حکومت ایران انجام شود.

هشدار به ایران اوج می‌گیرد

دوشنبه گذشته (۲۲ مارس/دوم فروردین) وزیران امور خارجه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا طی بیانیه‌ی شدیداللحنی از دولت ایران خواستند به انداختن پارازیت روی ماهواره‌ها و اخلال در تبادل آزادانه اطلاعات خاتمه دهد. در این بیانیه تاکید شده بود که ایران در صورت بی‌اعتنایی به این خواست، با خطر محرومیت از خدمات ماهواره‌ای روبرو خواهد شد. همچنین گزارش شده که اتحادیه اروپا در تلاش است تا شرکت‌های تامین‌کننده تجهیزات تلفن همراه را متقاعد کند که محصولات خود را به ایران نفروشند.

اتحادیه بین‌المللی ارتباطات(آی‌تی‌یو)، از نهادهای سازمان ملل است که از سال ۱۹۶۵ تاکنون به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه ارتباطات بین‌المللی کار می‌کند. از جمله فعالیت‌های این نهاد، استاندارد کردن شیوه‌های مخابراتی و فراهم کردن زمینه‌های برخورداری بهینه و بیشتر جهانیان از مبادله آزادانه اطلاعات است.

مقامات جمهوری اسلامی تاکنون به صورت رسمی، مسئولیت ارسال پارازیت و اختلال در امواج تلویزیون‌های ماهواره‌ای را بر عهده نگرفته‌اند. این در حالی است که بارها در مواضع رسمی، جنبش اعتراضی موجود را ناشی از فعالیت رسانه‌های بین‌المللی اعلام کرده‌اند.

امام جمعه تهران: ما می خواهیم غرب را نجات دهیم

جرس: امام جمعه موقت تهران بر ضرورت ساختن فرهنگ متناسب با کار مضاعف تاکید کردو اظهار داشت که این اسامی کلیدهایی است که خداوند به دل ایشان القاء می‌کند!

به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی در خطبه دوم اولین نماز جمعه تهران در سال 89، با اشاره به نامگذاری هر سال توسط رهبری، اظهار داشت: این اسامی کلیدهایی است که خداوند به دل ایشان القاء می‌کند و البته بدان معنا نیست که هر نام فقط در همان سال مورد توجه قرار می‌گیرد، بلکه بشر همیشه به آنها نیاز دارد.

امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه قید "مضاعف" به معنای زندگی جهادگرانه است، به ذکر آیاتی از قرآن در این زمینه پرداخت و تصریح کرد: با هیچ سیاستی نمی‌توان کفر را با اسلام آشتی داد و ما در عین استفاده از امکانات آنها باید بدانیم که آنها اجازه پیشرفت به ما نمی‌دهند و لذا خودمان باید حرکت کنیم.


وی ادامه داد: همت ما باید نجات آمریکایی‌ها از یوغ دو حزب موجود در آن کشور باشد؛ ما می‌خواهیم غرب را نجات دهیم و اخلاق در جهان گسترش یابد و آنقدر باید همت کنیم که حضرت مهدی(عج) آن را ببیند و در نهایت رهبری جهان با وجود مبارک ایشان تشکیل شود.


صدیقی با اشاره به عنوان "کار مضاعف" در نامگذاری امسال از سوی رهبری، با بیان این‌که همت بلند بدون کار متناسب با آن ممکن نیست، گفت: کار مضاعف یعنی ساختن یک فرهنگ که کارگر، کارمند، استاد و همه اقشار نتوانند کم کاری از خود نشان دهند و در این صورت از گردونه جامعه حذف شوند.


امام جمعه موقت تهران در ادامه، در مورد محقق شدن پیش‌بینی سال گذشته رهبری در مورد رئیس جمهور جدید آمریکا، اظهار داشت: اکنون نا امنی در عراق بیش از دوران صدام است و در امور بهداشتی و اقتصادی مردم آن کشور هم پیشرفتی حاصل نشده است، اما از طرف دیگر، اوباما با مردمسالاری دینی در ایران مخالفت کرده و از اغتشاشگران به عنوان جامعه مدنی یاد می‌کند.


وی افزود: مردم ما در 9 دی و 22 بهمن آب پاکی را روی دست آمریکا ریختند و آنها نیز هیچ گاه از این مردم حمایت نکرده‌اند، بلکه به اقلیت‌ها خط می‌دهند.
صدیقی در پایان، با اشاره به فرارسیدن روز جمهوری اسلامی گفت: جمهوری اسلامی یک ترکیب نیست، بلکه یک نظام است و این مردم اخلاق و زندگی خودشان را با دینی که تامین کننده عدالت، پیشرفت و آخرت آنهاست می‌خواهند.

-------------------------------------------------------------

رنجنامۀ یکی از بازداشت شدگان جرائم اینترنتی بعد از ۱۸ ماه بلاتکلیفی و شکنجه

دستگیری سعید ملک پور به صورت آدم‌ ربايی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسايی صورت گرفت

جرس: یکی از بازداشت شدگان جرائم اینترنتی که از مهر۸۷ توسط تیم های سایبری سپاه پاسداران بازداشت و در بلاتکلیفی به سر می برد، طی انتشار نامه ای سرگشاده، به شرح شکنجه ها و فشارهای وارده بر خود طی ماههای بازداشت و بازجویی پرداخت.

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر، سعيد ملک‌پور، متولد ١٣٥٤و فارغ التحصيل مهندسی متالورژی از دانشگاه صنعتی شريف، با سابقه‌ کار کارشناسی در ايران خودرو، مرکز تحقيقات رازی‌ و يکی‌ از بازرسان شرکت گرما فلز که سال گذشته نیز موفق به اخذ پذيرش از دانش‌گاه ويکتوريا کانادا جهت ادامه تحصيل در مقطع کارشناسی ارشد شده است، مهرماه سال ۸۷ پس از ورود به ايران بازداشت شد.

این گزارش می افزاید ملک پور که از سال ۲۰۰۵ در کشور کانادا به طراحی‌ وب‌سايت اشتغال داشت، در رابطه با پرونده‌ موسوم به «مضلين ۲» مربوط به جرايم اينترنتی بازداشت شد و در اواخر سال ۸۷ که گزارش سپاه پاسداران در زمینه معرفی این گروه منتشر گردید، جزومتهمانی معرفی شد که عضو چندين «شبکه‌ فساد اينترنتی» بودند.

لازم به ذکر است مشابه ادعاهای سپاه در این زمینه، اواخر سال ۸۸ با بازداشت گسترده فعالان حقوق بشر در سراسر ايران نیز تکرار شد که گزارش‌هايی با عنوان «نبرد سايبری سپاه پاسداران با گروه‌های فعال در پروژه بی‌ثبات‌سازی» و بازداشت اعضای «شبکه جنگ سايبری آمريکا» منتشر شد تا فعالان حقوق بشر و فعالان اینترنتی مشمول بازداشت های گسترده شوند.

نحوه بازداشت و ربایش

سعيد ملک‌پور که مقامات قضایی زمان دادگاه وی را ۲۹ و ۳۰ فروردين‌ماه امسال اعلام کرده اند، در نامه خود می گوید:

"اينجانب سعيد ملک‌پور در تاريخ ۸۷/۷/۱۳ توسط مامورين لباس شخصی سپاه، بدون حکم بازداشت و يا نشان دادن کارت شناسايی در اطراف ميدان ونک دستگير شدم. دستگيری به صورت آدم‌ ربايی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسايی صورت گرفت. پس از آن توسط چند مامور لباس شخصی در يک خودروی سواری بدون آرم، با چشم بند و دستبند، در قسمت عقب (صندلی عقب) قرار گرفتم. يک مامور با جثه بسيار بزرگ با آرنج وزن خود را روی گردن من انداخت و به زور سر مرا پايين نگه داشته بود و مرا به نقطه نامعلومی که به آن دفتر فنی می‌گفتند، منتقل کردند. در آنجا چندين مامور در حالی که چشم بند و دستبند داشتم مرا مورد ضرب و شتم و فحاشی شديد قرار دادند و به زور مجبورم کردند يک برگه قرار بازداشت و چند برگه که روی آن را پوشانيده بودند را امضا نمايم. با توجه به نحوه انتقال من به دفتر فنی و ضرب و شتم وارده، گردن من تا چندين روز درد می‌کرد و در اثر ضربات مشت و لگد و سيلی، تمام صورتم ورم کرده بود. پس از آن همان شب به بازداشتگاه دو – الف اوين منتقل شدم و در يک سلول انفرادی به ابعاد ۱.۷در ۲ متری قرار گرفتم..."

آغاز فشارهای ماموران

این زندانی همچنین خاطرنشان می کند "به مدت ۳۲۰ روز تا تاريخ ۸۸/۵/۲۸ در سلول انفرادی بدون دسترسی به کتاب و روزنامه و هر گونه ارتباط با خارج از سلول به سر بردم. در سلول تنها يک مهر و يک جلد قرآن، يک بطری آب و ۳ عدد پتو به من داده شد. پس از آن به مدت ۱۲۴ روز تا تاريخ۸۸/۹/۳۰در بند عمومی دو – الف زندان اوين به سر بردم. در دوران انفرادی و عمومی هيچ‌گاه ملاقات نداشتم و در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف در تمامی ملاقات‌هايی که حداکثر به اندازه انگشت‌های يک دست بود، صحبت‌ها توسط يک مامور سپاه شنود می‌شد و ملاقات‌ها با حضور مامور همراه بود. تلفن هفتگی نيز در دوران انفرادی به من داده نشد و تمامی تلفن‌ها توسط کارکنان يا بازجوها شنود مستقيم می‌شد و هر گاه راجع به مسائل پرونده با خانواده‌ام صحبتی می‌کردم تلفن را قطع می‌کردند. در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف بنا به دلايلی که ذيل عنوان می‌کنم هيچگاه امنيت جانی نداشتم و دائما احساس خطر جانی کرده و مورد تهديد بودم."

نقل و انتقالات و آغاز شکنجه؛ اعتراف گیری تحت فشار

ملک پور در ادامۀ این رنجنامه می افزاید "در تاريخ ۸۸/۹/۳۰ بر ديگر به سلول انفرادی اين بار به بازداشتگاه ۲۴۰ اوين منتقل شدم و تا تاريخ ۸۸/۱۱/۱۹ يعنی ۴۸ روز ديگر در انفرادی بدون حق تماس و به تنهايی به سر بردم. از آن تاريخ تا کنون در بند عمومی زندان اوين، ابتدا در بند قرنطينه اندرزگاه ۷ و سپس در اندرزگاه ۳۵۰ به سر برده‌ام. تا کنون بيش از ۱۲ماه از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت من در سلول‌های انفرادی سپری شده و تا کنون هيچگاه اجازه ملاقات با وکيل به من داده نشده است. در طول بازداشت موقت، مخصوصا ماه‌های ابتدايی توسط گروه پدافند سايبری سپاه تحت انواع شکنجه‌های روحی روانی و جسمی قرار گرفته‌ام که برخی از اين شکنجه‌ها در حضور بازپرس پرونده، آقای موسوی صورت گرفته است. بخش زيادی از اقارير من، در اثر فشار، شکنجه روحی، روانی و جسمی ، تهديد خود و خانواده ام و وعده آزادی سريع در صورت اقرار به مطالب خلاف واقع، مطابق خواسته و ديکته بازجوها انجام گرفته است.

توضيح اين که اقرارها در حضور بازپرس نيز با حضور بازجوها و تهديد به وخيم‌تر شدن شدت شکنجه‌ها، جهت جلوگيری از اعلام اقرار تحت فشار به بازپرس صورت می‌گرفت. گاهی هم تهديد می‌کردند که همسرم را دستگير می‌کنند و در حضور من شکنجه می‌کنند. در چند ماه اول دستگيری بارها در ساعات مختلف شب و روز تحت بازجويی قرار می‌گرفتم که غالبا با کتک و ضرب و شتم شديد همراه می‌شد. شکنجه‌ها گاهی در دفتر فنی که خارج از زندان است و گاهی در اتاق بازجويی بازداشتگاه دو – الف انجام می‌شد."

نحوه و روند شکنجه های خشن روحی و جسمی

این جوان زندانی پیرامون نحوۀ شکنجه های اعمال شده بر خود می نویسد "اکثر اوقات شکنجه‌ها به صورت گروهی انجام می‌گرفت و در حالی که چشم بند و دست بند داشتم چند نفر با کابل، چماق، مشت و لگد و گاهی شلاق ضرباتی به سر و گردن و ساير اعضای بدنم می‌زدند. اين کارها به منظور وادار ساختن من به نوشتن آن‌چه توسط بازجويان ديکته می‌شد و اجبار به بازی کردن نقش در مقابل دوربين طبق سناريو دلخواه و نوشته شده توسط آنان می‌بود. گاهی شکنجه‌ها توام با شوک الکتريکی بود که بسيار دردناک بوده و تا چند لحظه پس از آن امکان حرکت نداشتم. يک بار در اواخر مهرماه ۱۳۸۷ هم مرا در حالی که چشم بند به چشم داشتم برهنه کرده و تهديد به استعمال بطری آب کردند. در همان روزها و در يکی از بازجويی‌ها شدت ضربات مشت و لگد و کابل که به سر و صورتم زده می‌شد به قدری زياد بود که تمامی صورتم ورم کرده و چندين بار زير کتک بی‌هوش شدم که هر بار با پاشيدن آب به صورتم مرا به هوش می‌آوردند. آن شب مرا به سلولم برگرداندند. اواخر شب در زمان خاموشی احساس کردم که گوش من دچار خونريزی شده است. در سلول را کوبيدم کسی به سراغم نيامد. فردای آن روز مرا در حاليکه نيمه چپ بدنم بی‌حس بود و قادر به حرکت نبودم به درمانگاه اوين منتقل کردند. در درمانگاه اوين، دکتر پس از ديدن وضعيت من بر ضرورت انتقال من به بيمارستان تاکيد کرد ولی مرا به سلولم برگرداندند و تا ساعت ۹شب به حال خود رها شدم. ساعت ۹ شب به همراه ۳ نگهبان با دستبند و چشم بند به بيمارستان بقيه الله انتقال يافتم. در راه آن ۳ نفر به من گفتند که حق ندارم در بيمارستان نام خود را به زبان بياورم و دستور دادند که خود را محمد سعيدی معرفی کنم و تهديد کردند در صورت سرپيچی از دستور به بازداشتگاه برگردانده شده و شکنجه سختی انتظارم را می‌کشد."

عوارض روحی و جسمیِ شکنجه های اعمال شده

سعید ملک پور همچنین ادامه می دهد "... پزشک کشيک زندان بدون هيچ‌گونه معاينه، آزمايش و عکس راديوگرافی تنها عنوان کرد که ناراحتی من، ناراحتی اعصاب است و اين را در برگه گزارش پزشکی وارد کرد و چند قرص اعصاب تجويز کرد. حتی وقتی من خواهش کردم حداقل گوشم را شست و شو کند دکتر گفت لازم نيست و من با همان حال و گوشی که لخته خون در آن خشک شده بود به بازداشتگاه برگردانده شدم. به مدت ۲۰ روز نيمه چپ بدنم بی‌حس بود و کنترل کمی روی ماهيچه‌های دست و پای چپم داشتم. بنابراين به سختی راه می‌رفتم. علاوه بر اين شکنجه‌ها يک بار هم در تاريخ ۵ بهمن ۱۳۸۷ در دفتر فنی پس از ضرب و شتم جديد يکی از بازجوها با انبردست تهديد به کشيدن دندانم کرد که منجر به شکستن يکی از دندان‌هايم و در رفتن فکم در اثر لگد به صورتم شد. البته شکنجه‌های جسمی و بدنی، در مقابل شکنجه‌های روحی و روانی ناچيز بود.

تهدیدات همسر و خانواده

وی پیرامون تهدیدات صورت گرفته بر خود و خانواده خود می نویسد "زندان‌های طويل المدت انفرادی (بيش از يک سال) بدون حق تماس تلفنی و امکان ملاقات عزيزانم، تهديدات مکرر به دستگيری و شکنجه همسر و خانواده‌ام در صورت عدم همکاری، تهديد به قتل و دادن اخبار دروغ از جمله دستگير کردن همسرم و اين قبيل تهديدها باعث آشفتگی روحی و بحرانی شدن سلامت روان من شده بود. در انفرادی به هيچ کتاب يا رسانه‌ای دسترسی نداشتم و برای روزها با هيچ کس هم صحبت نبودم.

سخت گيری‌ها و فشارهای روحی و روانی به من و خانواده‌ام تا حدی پيش رفت که پس از رحلت پدرم در تاريخ ۲۶ اسفند۱۳۸۷و با وجود مطلع شدن مسئولين بازداشتگاه و دادسرای جرايم رايانه‌ای از فوت ايشان، مرا که هيچ تماس تلفنی با خانواده‌ام نداشتم، از اين واقعه بی‌خبر نگه داشتند تا اين که تقريبا ۴۰ روز پس از فوت پدرم، وقتی پس از چند ماه اجازه يک تماس۵دقيقه‌ای تلفنی با حضور و شنود مستقيم بازجوها به من داده شد، از فوت پدرم مطلع شدم.

آغاز فشار های مجدد و پروژه های اعتراف گیری

این زندانی جرایم اینترنتی همچنین از سوء استفاده های مختلف ماموران و بازجویان از موارد شخصی وی و وعده های دروغ آنها پیرامون اعتراف گیری اشاره کرده و خاطرنشان کرد "...علاوه بر شکنجه‌های روحی و روانی، گروه بازجويی اطلاعات سپاه به طور غيرقانونی و غيرشرعی مبلغی از حساب کارت اعتباری من خرج کرده است که ادله قابل استنادی برای آن موجود است. همينطور حساب اينترنتی pay pal من نيز دست ايشان است که معلوم نيست چه بر سر آن آمده است. يکی ديگر از موارد شکنجه روحی، وادار کردن من به اجرای سناريوهای ديکته‌شده توسط بازجويان سپاه در مقابل دوربين و فيلم‌برداری اجباری از من بود. با اين که تيم بازجويی به من قول داده بودند که فيلم‌ها هيچگاه از تلويزيون پخش نخواهد شد و اين فيلم‌ها تنها جهت نمايش برای مسئولان نظام و با قصد گرفتن بودجه برای پروژه گرداب است، چند ماه بعد متوجه شدم که فيلم ها بدون پوشش صورت بارها در ايامی که خانواده ام داغدار پدر تازه درگذشته ام بوده اند، در تلويزيون سراسری به نمايش در آمده است. تيم بازجويی با وجود اطلاع از درگذشت پدرم و با وجود اطلاع از ناراحتی و تالم خانواده‌ام، دقيقاً در ايام برگزاری مراسم سوم تا هفتم درگذشت پدرم بارها اين فيلم‌ها را پخش کرده که منجر به شديدترين ضربات روحی به خانواده داغدارم خصوصا مادرم شد. به گونه‌ای که مادرم با ديدن تصاوير من در تلويزيون و آن اعترافات دروغين، دچار حمله قلبی گرديد. برخی از مواردی که مرا مجبور به بيان آن در مقابل دوربين کرده بودند، مضحک و به دور از واقعيت بود که از نظر فنی اصلا امکان‌پذير نمی‌باشد. برای مثال از من خواستند که در مقابل دوربين از خريداری يک نرم‌افزار از انگلستان و قرار دادن آن روی وب‌سايت خودم صحبت کنم. بايد اضافه می‌کردم، در صورت بازديد اشخاص از اين سايت، اين نرم افزار بدون آگاهی وی، بر روی کامپيوتر او نصب شده و پس از آن کنترل وب کم کامپيوترش، حتی زمانی که کامپيوتر خاموش است به دست من می افتد! و به اين ترتيب من از طريق اينترنت از اتاق خواب افراد فيلم تهيه می‌کردم! با اين که من به بازجوها گفته بودم، چنين مسئله‌ای از نظر فنی امکان‌پذير نيست، آنها پاسخ دادند کاری به اين کارها نداشته باش!

شايان ذکر است که بازجوها در حضور بازپرس پرونده به من قول دادند که در صورت اجرای سناريوهای کذايی مطابق خواست آنان در مقابل دوربين، علاوه بر تبديل قرار بازداشت به قرار کفالت يا وثيقه و آزادی من تا زمان دادرسی، حداکثر تخفيف در کيفرخواست برايم در نظر گرفته خواهد شد و حداکثر دو سال حبس در کيفرخواست برای من در نظر گرفته می شود و همچنين با چند برابر حساب شدن ايام حبس در سلول انفرادی، می‌توانم از آزادی مشروط استفاده کرده و به زندان بازنگردم.

اين وعده ها بارها و بارها با ذکر قسم و قول های متعدد به من داده شد ولی بعد از پايان فيلم برداری هيچ کدام به اجرا نرسيد. با توجه به موارد فوق، اينجانب در مدت بازداشت موقف، مطابق با بندهای ۱.۲.۳.۴.۵.۶.۷.۸.۹.۱۴.۱۵.۱۶،۱۷ و ماده ۱ قانون منع شکنجه مصوب ۱۸ ارديبهشت۱۳۸۱و بند ۷ قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال ۱۳۸۳مجلس شورای اسلامی، در معرض انواع شکنجه‌های روحی و روانی قرار داشته‌ام و مطابق با ماده ۴ قانون منع شکنجه، اقارير من از درجه اعتبار ساقط است و عموم اعترافات من در اثر شکنجه و در جهت کاهش فشار وارده و حمايت از خانواده‌ام انجام گرفته است.

تقاضا دارم...

این بازداشتی زندان اوین همچنین درخواست های خود را نیز مطرح نموده و تصریح می کند "هم اکنون ، يعنی در تاريخ ۸۸/۲۲/۱۲بعد از گذشت بيش از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت کماکان بلاتکليف بوده و تا کنون ملاقاتی با وکيل قانونی خود نداشته‌ام و اجازه ملاقات با ايشان به من داده نشده است. با توجه به نوع پرونده و حجم پرونده و نوع اتهامات وارده جهت نوشتن لايحه دفاعيه نياز به استخدام کارشناس رايانه مورد وثوق قوه قضاييه و همچنين دسترسی کافی به کارشناس و وکيل قانونی خود در محيطی مجهز به امکانات فنی مناسب، مانند دسترسی به اينترنت دارم.

لذا تقاضامندم يا با تبديل قرار من به کفالت يا وثيقه موافقت گردد و يا اين امکانات در زندان برايم فراهم گردد.

----------------------------------------------------------

یک دانشجوی دختر صبح امروزتوسط لباس شخصی ها ربوده شد

جرس: بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شیرین قرچه داغی، دانشجویِ پزشکی دانشگاه تهران، بامداد امروز جمعه ششم فروردین ماه توسط چند تن از ماموران لباس شخصی، در اطراف دانشگاه دستگیر و به محلی نامعلوم منتقل شد.

به گزارش هرانا، این دانشجوی دانشگاه تهران که برای مرور و مطالعۀ دروسش با دوستانِ خود مقابل در دانشکده قرار گذشته بود، ناگهان با هجوم نیروهای لباس شخصی و بازداشت مواجه شد.

هنوز از علت دستگیری، محل بازداشت و وضعیت وی خبری منتشر نشده است و خانواده قرچه داغی به وزارت اطلاعات، انتظامات دانشگاه تهران و زندان اوین مراجعه کرده اند؛ اما مسولان از دستگری وی ابراز بی اطلاعی کرده اند.

ربودن، دستگیری، بازداشت های غیرقانونی و برخوردهای خشن با دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور، طی ماههای اخیر رویه ای معمول بوده و کماکان تعداد زیادی از دانشجویان در زندان ها و بازداشتگاهها به سر می برند.

--------------------------------------------------------------

اتحادیه بین المللی ارتباطات خواستار توقف پارازیت اندازی در ایران شد

جرس: اتحادیه بین المللی ارتباطات از ایران خواسته است به پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون ماهواره ای خاتمه دهد.

اتحادیه بین المللی ارتباطات، از نهادهای سازمان ملل متحد، با صدور بیانیه ای در روز جمعه، 6 فروردین (26 مارس)، اعلام کرد که "هیات نظارت بر مقررات ارتباط رادیویی از حکومت ایران می خواهد تا به تلاش های خود برای یافتن منبع اختلال مخابراتی و حذف آن به عنوان اولویتی مبرم ادامه دهد."

این بیانیه به پارازیت اندازی بر روی برنامه های تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان به منظور جلوگیری از دسترسی بینندگان در ایران به این برنامه ها اشاره دارد بی آنکه دولت ایران را مستقیما مسئول چنین اقدامی معرفی کند.

به گزارش بی بی سی ،کوتاه مدتی پس از اعلام نتیجه بحث برانگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ژوئن (خرداد ماه) سال گذشته، پارایت اندازی به روی برنامه های ماهواره ای در داخل ایران آغاز شد.

به خصوص شبکه های تلویزیون ماهواره ای بی بی سی و صدای آمریکا به زبان فارسی هدف اینگونه پارازیت اندازی قرار داشته اند.

پس از اعلام نتیجه انتخابات که اعتراضات گسترده خیابانی را در پی داشت، دولت ایران محدودیت های شدیدی را علیه خبررسانی توسط رسانه های داخلی و فعالیت گزارشگران خارجی به اجرا گذاشت ظاهرا با این هدف که مانع از انتشار اخبار این اعتراضات شود.

با اینهمه، دسترسی ایرانیان به برنامه های تلویزیون های ماهواره ای و ارتباطات اینترنتی، که پدیده ای نسبتا جدید در زمینه اطلاع رسانی بود، مانع از سانسور کامل پخش اخبار و گزارش های اعتراضات مردم و نحوه برخورد نیروهای امنیتی با آنان شد.

در مقابل، دولت ایران به اقداماتی برای محدود کردن دسترسی به اینترنت و بازداشت وبلاگ نویسان و حتی کاربران اینترنتی مبادرت کرد در حالیکه پخش برنامه های تلویزیون های بین المللی برای مخاطبان در داخل ایران نیز با اختلالات جدی مواجه شده بود.

جمهوری اسلامی، که اعتراضات مردمی با به فعالیت های خبری رسانه های بین المللی نسبت داده، رسما مسئولیت پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون های ماهواره ای را برعهده نگرفته است.

هشدار اروپاییان

با اینهمه، به گفته کارشناسان، منبع پارازیت اندازی بر شبکه های تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان در داخل ایران قرار دارد و این فعالیت نمی توانسته بدون آگاهی و حمایت حکومت صورت گرفته باشد.

اخیرا وزیران امور خارجه بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا با صدور بیانیه شدید اللحنی از دولت ایران خواستند به پارازیت اندازی بر برنامه های ماهواره ای و در نتیحه، اختلال در تبادل آزادانه اطلاعات خاتمه دهد.

وزیران خارجه اتحادیه اروپا هشدار دادند که در صورت بی اعتنایی ایران به این خواست، تدابیری را به اجرا خواهند گذاشت که از جمله می تواند مانع استفاده جمهوری اسلامی از خدمات ماهواره ای برای پخش برنامه های تلویزیونی بین المللی خود باشد.

اتحادیه اروپا همچنین برای قانع کردن چند شرکت عمده تامین کننده تجهیزات تلفن همراه برای خودداری از فروش این تجهیزات به ایران مذاکراتی را به جریان انداخته است.

مقامات اروپایی اقدام به پارازیت اندازی بر روی برنامه های ماهواره ای و اختلال در دسترسی کاربران به امکانات اینترنتی و تلفن همراه را که پس از انتخابات در ایران به کار گرفته شده ناقض حق دسترسی آزادنه مردم جهان به مبادله آزادانه اطلاعات دانسته است.

مشخص نیست که پاسخ ایران به درخواست اتحادیه بین المللی ارتباطات برای خاتمه دادن به پارازیت اندازی بر برنامه های تلویزیون های ماهواره ای چه خواهد بود.

این اتحادیه از نهادهای سازمان ملل است که در سال 1965 به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه ارتباطات بین المللی تشکیل یافت.

از جمله وظایف این نهاد نظارت بر استفاده از طول موج های رادیویی، استاندارد کردن شیوه های مخابراتی و در مجموع، فراهم آوردن زمینه برخورداری بیشتر و مطلوبتر جهانیان از مبادله آزادانه اطلاعات است.

اعضای این اتحادیه را دولت های عضو سازمان ملل متحد و همچنین موسسات و نهادهای خصوصی و غیر دولتی فعال در زمینه ارتباطات تشکیل می دهند.

---------------------------------------------------------------------

اختصاصی جرس/ هاشمی رفسنجانی خواستار ادامه حضور مردم در صحنه است

مردم باید بر ادامه اعتراضات و خواستهای قانونی و مشروع خود پافشاری کنند

جرس: آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت خواستار برگزاری مراسمی مردمی برای ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی است و بر ادامه حضور مردم در صحنه تاکید دارد.

بنا به گفته های یک منبع آگاه نزدیک به هاشمی در گفتگو با جرس، آیت الله هاشمی با بیان این نکته و خاطرنشان کردن این مسئله که "ایشان برای مراسم روز جمهوری اسلامی نیز خواستار راهپیمائی های مشابه و گستردۀ مردم بودند"، تصریح کرد ولی بدلیل وجود تعطیلات و برخی مسائل آنرا در موقعیت فعلی علنی نکرده اند.

این منبع نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به خبرنگار جرس گفته که وی معتقد است مردم باید بر ادامه اعتراضات و خواستهای قانونی و مشروع خود پافشاری کنند. آیت الله هاشمی رفسنجانی بر این باوراست که معترضان از علاقه مندان انقلاب اسلامی هستند و اعتراض به روند موجود حق شهروندی آنان است.

لازم به ذکر است آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مصاحبه ویدیویی به مناسبت سال نو و روز جمهوری اسلامی خاطرنشان ساخته بود "حضورم به جهت اهمیت موضوع روز جمهوری اسلامی است و ما معمولاً همان مراسم ۲۲بهمن را بزرگ و مردمی می خواهیم. می خواهیم مردم باشند. حالا اگر آنها در روز جمهوری اسلامی هم بخواهند این کار را بکنند، کسی منعشان نمی کند."

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از این نیز بارها بر نقش مردم در روند و شکل گیری جمهوری اسلامی تاکید کرده و تصریح نموده است که اگر مردم ما را نخواهند می رویم.

موضع گیری های وی در رویدادهای پس از انتخابات منجر به مخالفتهای علنی پاره ای از اصولگرایان و افراطیون شده است. این مخالفتها تا آنجا پیش رفته است که تاکنون تعدادی از اعضای خانواده رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بازداشت شده اند. آخرین فرد بازداشت شده از خانواده هاشمی، حسن لاهوتی فرزند فائزه است که برای تعطیلات نوروزی از لندن به تهران آمده بود و به حکم قضایی بازداشت و پس از تودیع وثیقه 73 ملیون تومانی آزاد شد. گفته می شود که جرم وی اهانت به رهبری می باشد که از طریق شنود تلفنهای وی محرز شده است.

mercredi 24 mars 2010

سنای آمریکا برای آزادی اینترنت در ایران کمیته ویژه تشکیل داد

جرس: چندین تن از نمایندگان مجلس سنای آمریکا، در راستای کمک به آزادی دسترسی به شبکۀ جهانی اینترنت در ایران، چین و چند کشور دیگر ناقض و محدودکنندۀ دسترسی آزاد و سریع به اینترنت، و همزمان با تلاش دولت باراک اوباما برای فراهم سازی اینترنت آزاد، کمیته‌ای ویژه تشکیل دادند.

تشکیل این کمیتۀ ویژه بعد از آن صورت می گیرد که حدود دو هفته پیش، دولت آمریکا محدودیت های اینترنتی برای مردم مردم ایران، کوبا و سودان را لغو و خاطرنشان کرد همانطور که حوادث ماههای اخیر ایران نشان داد، ارتباطات اینترنتیِ شخصی همچون ایمیل، پیامک و شبکه های اجتماعی، ابزاری بسیار قوی هستند و آمریکا در این راستا صدور خدمات اینترنتی به هر سه کشور ایران، سودان و کوبا را آزاد اعلام می کند.

به گزارش رادیو فردا، روز گذشته مقرر شد تد کافمن، سناتور دموکرات و عضو کمیته روابط خارجی سنا، و همچنین سام براو‌ن‌بک سناتور جمهوری‌خواه، به همراه یکدیگر ریاست کمیته آزادی جهانی اینترنت سنای آمریکا را بر عهده گرفته و سناتور مستقل جو لیبرمن، سناتور دموکرات دیک روبین، سناتور دموکرات باب کیسی و دو سناتور جمهوری خواه جان مک کین و مایک ژوهانس نیز در آن کمیته مشغول به فعالیت شوند.

اواخر سال گذشته میلادی، کافمن وبراون‌بک و دو سناتور دیگر، طرحی به سنا ارائه داده بودند که به موجب آن بودجه‌ای برای توسعه فناوری اینترنت برای مردم ایران در نظر گرفته شود، تا بتوانند از قید محدودیت‌های دولتی در اینترنت رها شوند.

اوایل هفته جاری نیز، اتحادیه اروپا با صدور بیانیه‌ای از ایران خواسته بود به سانسور اینترنت و پارازیت انداختن بر روی شبکه‌های ماهواره‌ای پایان داده و فورا این اخلال‌گری الکترونیک را متوقف کند.

در آن نشست که وزیران خارجه کشورهای اتحادیه اروپا شرکت داشتند، الکسناندر استوب، وزیر خارجه فنلاند، در سخنانی شدید‌الحن خاطرنشان کرد "همه از دست حکومت ایران خسته شده‌اند."

خبرگزاری پاسداران: نوه رفسنجانی با ابراز ندامت آزاد شد

خبرگزاری حکومتی فارس: دادستان تهران گفت: حسن لاهوتی ضمن ابراز ندامت از اقدامات ارتکابی و با پذیرش تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران با اشاره به دستگیری حسن لاهوتی فرزند فائزه هاشمی رفسنجانی گفت: لاهوتی بامداد روز یکشنبه به موجب دستور قضایی و به اتهام ارتکاب برخی جرائم امنیتی در فرودگاه امام خمینی (ره) دستگیر شده بود که عصر امروز دوشنبه پس از انجام پاره‌ای تحقیقات توسط بازپرس، ابراز ندامت و پشیمانی از اقدامات ارتکابی و با پذیرش تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی به دستور بازپرس و تأیید دادستان تهران از زندان آزاد شد.

دادستان تهران تصریح کرد: پرونده اتهامی حسن لاهوتی با تکمیل تحقیقات به دادگاه نیز ارسال خواهد شد.

----------------------------------------------

اقدامات تنبیهی اروپا علیه پخش پارازیت ماهواره ای

رادیو آلمان: ارسال پارازیت و اخلال در برنامه‌ی شبکه‌های فارسی‌زبان غربی همچنان با انتفاد مقام‌های اروپایی همراه‌ است. بعضی از کشورهای اتحادیه‌ی اروپا از جمله ایتالیا، از این پس اقدام‌های تنبیهی در قبال این وضع را منتفی نمی‌دانند.

روز دوشنبه ( ۲۲ مارس / ۲ فروردین) در مقر پارلمان اتحادیه‌ی اروپا، وزیران امور خارجه این اتحادیه برای اقدام‌های هماهنگ در برابر ارسال پارازیت روی شبکه‌های فارسی زبان بی بی سی، صدای آلمان و صدای آمریکا به توافق رسیدند.

بنا بر گزارش شبکه‌ی اول آلمان، ایران بخشی از فناوری‌های لازم برای شنود، انسداد اینترنت، ایجاد پارازیت و بازرسی و دیده‌بانی اینترنتی را از شرکت‌های مستقر در بعضی کشورهای اروپایی دریافت کرده است.


آغاز مقابله

اکنون اتحادیه‌ی اروپا پس از ارسال پارازیت روی دو شبکه‌ی فارسی‌زبان بی بی سی و صدای آلمان که هزینه‌ی آن‌ها از محل مالیات‌های عمومی در این کشورها تأمین می‌شود، تا حد زیادی دریافته که بعضی از فناوری‌های ارسال شده از این اتحادیه چه امکان‌هایی برای ایجاد محدودیت در گردش آزاد اطلاعات به شریک‌‌های تجاری‌ای مانند ایران می‌دهند.

هفته‌هاست که ایران برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی شبکه‌ی دویچه وله (صدای آلمان) را که از راه ماهواره‌ی "یوتل‌ست" برای ایران پخش می‌شوند، با ارسال پارازیت، در این کشور، از دسترس خارج کرده است.

این شبکه برنامه‌های تلویزیونی خود را از راه همین ماهواره برای کشورهای اروپا، خاورمیانه و خاور نزدیک می‌فرستد. برنامه‌ی رادیویی بخش فارسی صدای آلمان نیز از بن با همین ماهواره برای ایران پخش می‌شود.

ارسال پارازیت‌ بر روی ماهواره‌ها زمانی به اوج خود می‌رسد که حکومت ایران در داخل با راه‌پیمایی‌ها و اعتراض‌های خیابانی مردم رو‌به‌رو می‌شود و نمی‌‌خواهد تصویری از ‌آن‌ها در خارج پخش شود.


موضع وزارت خارجه‌ی آلمان

ورنر هویر، معاون وزیر امور خارجه‌ی آلمان از حزب لیبرال‌ها، در گفت‌وگو با صدای آلمان درباره‌ی ارسال پارازیت‌ها از سوی ایران می‌گوید:« ما می‌دانیم که برنامه‌های سازمان‌های خبری و مجموعه‌های رسانه‌ای بین‌المللی خاصی در این کشور مسدود می‌شوند و این رفتار ایران پذیرفتنی نیست.»

به گزارش تلویزیون دویچه‌وله، هر چند تمام اعضای اتحادیه‌ی اروپا قصد تحریم‌‌های تنبیهی علیه ارسال پارازیت از سوی ایران را ندارند؛ اما بعضی از آن‌ها از این پس این احتمال را منتفی نمی‌دانند و قصد مقابله با آن را دارند.

فرانکو فراتینی، وزیر امور خارجه‌ی ایتالیا نیز در همین راستا، درباره‌ی واکنش اتحادیه در برابر بعضی از فناوری‌هایی که کاربردهای مشابهی در ایران دارند، به صدای آلمان گفت: « حتا در حال حاضر نیز برای جلوگیری از رفتارهایی مانند ارسال پارازیت، ممنوعیت‌هایی برای ارسال فناوری‌های حساس به ایران وجود دارند.»

پیش‌تر در ماه اکتبر سال گذشته، نمایندگان پنج حزب گوناگون آلمان در پارلمان اروپا در گفت‌وگو با بخش فارسی صدای آلمان از مخالفت خود با ارسال برخی از فناوری‌های حساس به ایران سخن گفتند. آنها از جمله به فناوری‌هایی اشاره کردند که در بازرسی و دیده‌بانی اینترنتی و شنودهایی به کار می‌روند که به حقوق شهروندی آسیب می‌رسانند.

------------------------------------------------------

آمريکا نسبت به سفر آمریکاییانِ ایرانی تبار به ایران هشدار داد

صدای آمریکا: وزارت امور خارجه آمریکا با صدور بیانیه ای در روز سه شنبه اعلام کرد شهروندان آمریکایی که تابعیت ایرانی دارند، ممکن است پس از سفر به ایران، برای خروج از این کشور دچار مشکل شوند يا حین اقامتشان در ایران دستگیر شوند و یا مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.

در بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا آمده است که از سال ۲۰۰۹ مقامات ایرانی از خروج شماری از آمریکاییانِ ایرانی تبار از جمله عده ای از خبرنگاران که به دلایل شخصی و یا حرفه ای به ایران سفر کرده بودند، جلوگیری کرده اند؛ که این امر گاه ماه ها به طول انجاميده است.

رکسانا صابری، خبرنگار، و عشا مؤمنی، دانشجو، از جمله آمریکاییان ایرانی تبار در چند سال اخير بوده اند که خروج آنان از ایران با مشکل مواجه شده بود.

----------------------------------------------

شرکت نفتی روسی فعالیت خود را در ایران متوقف کرد

مسکو،4 فروردین، خبرگزاری «ریا نووستی»/ شرکت نفتی "لوک اویل" که بزرگترین شرکت نفتی خصوصی روسیه می باشد، بعلت تحریمات بین المللی از پروژه بهره برداری از بلوک اناران در ایران خارج شد، این مطلب در اطلاعیه این شرکت گفته می شود.

در گزارش "لوک اویل" درباره سال 2009 میلادی، خاطر نشان شده است که ضرر ناشی از بی بها شدن سرمایه گذاری در ایران "بعلت غیر ممکن بودن تحقق کارهای آتی در این معدن باتوجه به وجود تحریمات اقتصادی از سوی دولت آمریکا" برابر با 63 میلیون دلار می باشد.

پیشتر "لئونید فدون" معاون رئیس "لوک اویل" گفته بود که کار در بلوک اناران تا زمانی که تحریمات آمریکایی لغو نشوند، غیرممکن است.

در این معدن کنسرسیوم StatoilHydro نروژ و لوک اویل فعالیت داشتند که به ترتیب 75% و 25% سهام را در اختیار داشتند. اما از سال 2007 میلادی پس از باز شدن بلوک، کار بعلت تحریمات آمریکا متوقف شد.

ایالات متحده آمریکا تحریمات سختگیرانه ای در رابطه با آن دسته از کمپانی های بین المللی که در بخش سوخت و انرژی ایران فعالیت می کنند، اتخاذ کرده است. طبق این تحریمات، شرکت های آمریکایی و سایر شرکت هایی که فعالیت تجاری آنها در ایران بیش از 20 میلیون دلار باشد، مشمول جریمه می شوند.

در ماه نوامبر سال 2009 "گازپروم نفت" روسیه و شرکت ملی نفت ایران یادداشت تفاهمی امضا کرده بودند که در آن گفته شده بود دو شرکت درصدد همکاری در زمینه بهره برداری از معادن آذر و شنگول هستند که این دو معدن نیز در بلوک اناران قرار دارند.

----------------------------------------------------

بیماری تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت

بیماری تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و عادی بدلیل آلودگی شدید آب آشامیدنی
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،آلودگی شدید آب آشامیدنی در زندان گوهردشت کرج باعث بیمار شدن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و عادی شده است.
تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و عادی بدلیل آلودگیهای شدید آب در چند هفته اخیر دچار بیماریهای مختلفی شده اند.گفته می شود که در بند 4 زندان گوهردشت کرج نزدیک به 40 در صد زندانیان بیمار می باشند. زندانیان سیاسی که در اثر آلودگی آب آشامیدنی بیمار هستند عبارتند از : صالح کهندل،هود یازرلو،میثاق یزدان نژاد و رضا جوشن می باشند.آنها دچار عوارضی مانند ؛اسهال،سردرد شدید، ضعف و یک حالتی همانند آنفولانزا می باشند.
از طرفی دیگر بهداری زندان با استدلال اینکه ایام عید است و بهداری زندان تعطیل می باشد و ما فقط بیماران اورژانسی را مداوا خواهیم کرد از درمان آنها خوداری می کنند. این مسئله باعث شده است که بر شدت بیماری افزوده شود و همچنین تعداد بیشتری به این بیماری مبتلا شوند.
علیرغم اینکه چند هفته از قطع مستمر آب و آلودگی شدید آن می گذرد اما هنوز علت اصلی قطع و آلودگی آن را به زندانیان اعلام نکرده اند . گفته می شود علت اصلی، ورود آب فاضلاب به آب آشامیدنی زندانیان می باشد.
تمرکز چند برابر زندانیان در هر بند خطر گسترش این بیماری و تبدیل شدن آن به یک تهدید جدی علیه جان زندانیان وجود دارد.
آلودگی شدید و قطع مستمر آب در تمامی بندهای زندان گوهردشت کرج باعث شده که نه تنها امکان نوشیدن آب را از زندانیان تا حد زیادی سلب کند بلکه امکانات اولیه بهداشتی را از آنها بگیرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ناچار کردن زندانیان بی دفاع برای نوشیدن آب آلوده که تا به حال منجر به بیماری تعداد زیادی از آنها شده را به عنوان یک عمل غیر انسانی محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.

04 فروردین 1389 برابر با 24 مارس 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

---------------------------------------------

سال ۲۰۰۹، سال رکورد کشتن روزنامه‌نگاران بود

رادیو آلمان: به گزارش سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان ملل (یونسکو) در سال گذشته‌ی میلادی ۷۷ روزنامه‌نگار در سراسر جهان به قتل رسید‌‌ه‌‌اند. این تعداد روزنامه‌نگار قربانی در یک سال، تاکنون بی‌سابقه بوده است. در نوامبر سال گذشته فقط بر اثر یک حمله‌ی مسلحانه در فیلیپین ۳۰ روزنامه‌نگار کشته شدند. در این کشور ۷ روزنامه‌نگار دیگر نیز به قتل رسیدند و بدین ترتیب فیلیپین در فهرست کشورهای پرخطر برای روزنامه‌نگاران، رتبه‌ی نخست را کسب کرده است. عراق در رده‌ی دوم قرار دارد.

------------------------------------------------

نامه تکان‌دهنده یک زندانی سیاسی از بند ۳۵۰ اوین

برگرفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر

سعید ملک‌پور، در مهرماه سال ۸۷ بازداشت شد و از آن تاریخ در زندان اوین به سر می‌برد. وی متولد خرداد ماه ١٣٥٤، فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانش‌گاه صنعتی شریف با سابقه‌ی کار کارشناسی در شرکت ایران خودرو، مرکز تحقیقات رازی‌ و یکی‌ از بازرسان شرکت گرما فلز بوده است. وی در سال گذشته موفق به اخذ پذیرش از دانش‌گاه ویکتوریا کانادا جهت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد شد.

ملک‌پور در مهرماه سال ۸۷ پس از ورود به ایران بازداشت شد. وی از سال ۲۰۰۵ میلادی در کشور کانادا به طراحی‌ وب‌سایت اشتغال داشت.

این زندانی سیاسی در رابطه با پرونده‌ی موسوم به «مضلین ۲» مربوط به جرایم اینترنتی بازداشت شد. در اواخر سال ۸۷ گزارشی توسط گروهی که خود را از اعضای سپاه پاسداران معرفی می‌کرد منتشر شد. متن این اطلاعیه در خصوص متهمانی بود که عضو چندین «شبکه‌ی فساد اینترنتی» معرفی شده بودند.

مشابه این برخورد در اواخر سال ۸۸ با بازداشت گسترده فعالان حقوق بشر در سراسر ایران تکرار شد. این‌بار گزارش‌هایی با عنوان «نبرد سایبری سپاه پاسداران با گروه‌های فعال در پروژه بی‌ثبات‌سازی» و بازداشت اعضای «شبکه جنگ سایبری آمریکا» منتشر شد و رسانه‌های دولتی نیز در این زمینه برنامه‌هایی را پخش کردند.

نامه‌‌ی زیر، توسط سعید ملک‌پور نوشته شده است. وی بیش از ۱۷ ماه است که در زندان اوین به سر می‌برد و به خانواده وی اعلام شده است جلسه بعدی دادگاه او ۲۹ و ۳۰ فروردین‌ماه برگزار خواهد شد.

نامه سعید ملک‌پور

اینجانب سعید ملک‌پور در تاریخ ۸۷/۷/۱۳ توسط مامورین لباس شخصی سپاه، بدون حکم بازداشت و یا نشان دادن کارت شناسایی در اطراف میدان ونک دستگیر شدم. دستگیری به صورت آدم‌ ربایی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسایی صورت گرفت. پس از آن توسط چند مامور لباس شخصی در یک خودروی سواری بدون آرم، با چشم بند و دستبند، در قسمت عقب (صندلی عقب) قرار گرفتم. یک مامور با جثه بسیار بزرگ با آرنج وزن خود را روی گردن من انداخت و به زور سر مرا پایین نگه داشته بود و مرا به نقطه نامعلومی که به آن دفتر فنی می‌گفتند، منتقل کردند. در آنجا چندین مامور در حالی که چشم بند و دستبند داشتم مرا مورد ضرب و شتم و فحاشی شدید قرار دادند و به زور مجبورم کردند یک برگه قرار بازداشت و چند برگه که روی آن را پوشانیده بودند را امضا نمایم. با توجه به نحوه انتقال من به دفتر فنی و ضرب و شتم وارده، گردن من تا چندین روز درد می‌کرد و در اثر ضربات مشت و لگد و سیلی، تمام صورتم ورم کرده بود. پس از آن همان شب به بازداشتگاه دو – الف اوین منتقل شدم و در یک سلول انفرادی به ابعاد ۱.۷ در ۲ متری قرار گرفتم. خروج از سلول تنها به قصد ۲ بار هواخوری و چند بار در زمان‌های مشخص شده، آن هم با چشم بند امکان‌پذیر بود و تنها در سلول اجازه داشتم چشم بند از چشم بردارم.

به مدت ۳۲۰ روز تا تاریخ ۸۸/۵/۲۸ در سلول انفرادی بدون دسترسی به کتاب و روزنامه و هر گونه ارتباط با خارج از سلول به سر بردم. در سلول تنها یک مهر و یک جلد قرآن، یک بطری آب و ۳ عدد پتو به من داده شد. پس از آن به مدت ۱۲۴ روز تا تاریخ ۸۸/۹/۳۰ در بند عمومی دو – الف زندان اوین به سر بردم. در دوران انفرادی و عمومی هیچ‌گاه ملاقات هفتگی نداشتم و در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف در تمامی ملاقات‌هایی که حداکثر به اندازه انگشت‌های یک دست بود، صحبت‌ها توسط یک مامور سپاه شنود می‌شد و ملاقات‌ها با حضور مامور همراه بود. تلفن هفتگی نیز در دوران انفرادی به من داده نشد و تمامی تلفن‌ها توسط کارکنان یا بازجوها شنود مستقیم می‌شد و هر گاه راجع به مسائل پرونده با خانواده‌ام صحبتی می‌کردم تلفن را قطع می‌کردند. در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف بنا به دلایلی که ذیل عنوان می‌کنم هیچگاه امنیت جانی نداشتم و دائما احساس خطر جانی کرده و مورد تهدید بودم.

در تاریخ ۸۸/۹/۳۰ بر دیگر به سلول انفرادی این بار به بازداشتگاه ۲۴۰ اوین منتقل شدم و تا تاریخ ۸۸/۱۱/۱۹ یعنی ۴۸ روز دیگر در انفرادی بدون حق تماس و به تنهایی به سر بردم. از آن تاریخ تا کنون در بند عمومی زندان اوین، ابتدا در بند قرنطینه اندرزگاه ۷ و سپس در اندرزگاه ۳۵۰ به سر برده‌ام. تا کنون بیش از ۱۲ماه از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت من در سلول‌های انفرادی سپری شده و تا کنون هیچگاه اجازه ملاقات با وکیل به من داده نشده است. در طول بازداشت موقت، مخصوصا ماه‌های ابتدایی توسط گروه پدافند سایبری سپاه تحت انواع شکنجه‌های روحی روانی و جسمی قرار گرفته‌ام که برخی از این شکنجه‌ها در حضور بازپرس پرونده، آقای موسوی صورت گرفته است. بخش زیادی از اقاریر من، در اثر فشار، شکنجه روحی، روانی و جسمی ، تهدید خود و خانواده ام و وعده آزادی سریع در صورت اقرار به مطالب خلاف واقع، مطابق خواسته و دیکته بازجوها انجام گرفته است.

توضیح این که اقرارها در حضور بازپرس نیز با حضور بازجوها و تهدید به وخیم‌تر شدن شدت شکنجه‌ها، جهت جلوگیری از اعلام اقرار تحت فشار به بازپرس صورت می‌گرفت. گاهی هم تهدید می‌کردند که همسرم را دستگیر می‌کنند و در حضور من شکنجه می‌کنند. در چند ماه اول دستگیری بارها در ساعات مختلف شب و روز تحت بازجویی قرار می‌گرفتم که غالبا با کتک و ضرب و شتم شدید همراه می‌شد. شکنجه‌ها گاهی در دفتر فنی که خارج از زندان است و گاهی در اتاق بازجویی بازداشتگاه دو – الف انجام می‌شد.

اکثر اوقات شکنجه‌ها به صورت گروهی انجام می‌گرفت و در حالی که چشم بند و دست بند داشتم چند نفر با کابل، چماق، مشت و لگد و گاهی شلاق ضرباتی به سر و گردن و سایر اعضای بدنم می‌زدند. این کارها به منظور وادار ساختن من به نوشتن آن‌چه توسط بازجویان دیکته می‌شد و اجبار به بازی کردن نقش در مقابل دوربین طبق سناریو دلخواه و نوشته شده توسط آنان می‌بود. گاهی شکنجه‌ها توام با شوک الکتریکی بود که بسیار دردناک بوده و تا چند لحظه پس از آن امکان حرکت نداشتم. یک بار در اواخر مهرماه ۱۳۸۷ هم مرا در حالی که چشم بند به چشم داشتم برهنه کرده و تهدید به استعمال بطری آب کردند. در همان روزها و در یکی از بازجویی‌ها شدت ضربات مشت و لگد و کابل که به سر و صورتم زده می‌شد به قدری زیاد بود که تمامی صورتم ورم کرده و چندین بار زیر کتک بی‌هوش شدم که هر بار با پاشیدن آب به صورتم مرا به هوش می‌آوردند. آن شب مرا به سلولم برگرداندند. اواخر شب در زمان خاموشی احساس کردم که گوش من دچار خونریزی شده است. در سلول را کوبیدم کسی به سراغم نیامد. فردای آن روز مرا در حالیکه نیمه چپ بدنم بی‌حس بود و قادر به حرکت نبودم به درمانگاه اوین منتقل کردند. در درمانگاه اوین، دکتر پس از دیدن وضعیت من بر ضرورت انتقال من به بیمارستان تاکید کرد ولی مرا به سلولم برگرداندند و تا ساعت ۹ شب به حال خود رها شدم. ساعت ۹ شب به همراه ۳ نگهبان با دستبند و چشم بند به بیمارستان بقیه الله انتقال یافتم. در راه آن ۳ نفر به من گفتند که حق ندارم در بیمارستان نام خود را به زبان بیاورم و دستور دادند که خود را محمد سعیدی معرفی کنم و تهدید کردند در صورت سرپیچی از دستور به بازداشتگاه برگردانده شده و شکنجه سختی انتظارم را می‌کشد.

یکی از نگهبانان قبل از من به دیدن پزشک کشیک بخش اورژانس رفت و با او صحبت کرد و پس از چند دقیقه به دنبال او به اتاق پزشک وارد شدم. پزشک کشیک بدون هیچ‌گونه معاینه، آزمایش و عکس رادیوگرافی تنها عنوان کرد که ناراحتی من، ناراحتی اعصاب است و این را در برگه گزارش پزشکی وارد کرد و چند قرص اعصاب تجویز کرد. حتی وقتی من خواهش کردم حداقل گوشم را شست و شو کند دکتر گفت لازم نیست و من با همان حال و گوشی که لخته خون در آن خشک شده بود به بازداشتگاه برگردانده شدم. به مدت ۲۰ روز نیمه چپ بدنم بی‌حس بود و کنترل کمی روی ماهیچه‌های دست و پای چپم داشتم. بنابراین به سختی راه می‌رفتم. علاوه بر این شکنجه‌ها یک بار هم در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۸۷ در دفتر فنی پس از ضرب و شتم جدید یکی از بازجوها با انبردست تهدید به کشیدن دندانم کرد که منجر به شکستن یکی از دندان‌هایم و در رفتن فکم در اثر لگد به صورتم شد. البته شکنجه‌های جسمی و بدنی، در مقابل شکنجه‌های روحی و روانی ناچیز بود.

زندان‌های طویل المدت انفرادی (بیش از یک سال) بدون حق تماس تلفنی و امکان ملاقات عزیزانم، تهدیدات مکرر به دستگیری و شکنجه همسر و خانواده‌ام در صورت عدم همکاری، تهدید به قتل و دادن اخبار دروغ از جمله دستگیر کردن همسرم و این قبیل تهدیدها باعث آشفتگی روحی و بحرانی شدن سلامت روان من شده بود. در انفرادی به هیچ کتاب یا رسانه‌ای دسترسی نداشتم و برای روزها با هیچ کس هم صحبت نبودم.

سخت گیری‌ها و فشارهای روحی و روانی به من و خانواده‌ام تا حدی پیش رفت که پس از رحلت پدرم در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ و با وجود مطلع شدن مسئولین بازداشتگاه و دادسرای جرایم رایانه‌ای از فوت ایشان، مرا که هیچ تماس تلفنی با خانواده‌ام نداشتم، از این واقعه بی‌خبر نگه داشتند تا این که تقریبا ۴۰ روز پس از فوت پدرم، وقتی پس از چند ماه اجازه یک تماس ۵ دقیقه‌ای تلفنی با حضور و شنود مستقیم بازجوها به من داده شد، از فوت پدرم مطلع شدم.

وقتی یکی از بازجوها به نام مسعود گریه و زاری مرا شاهد شد وقیحانه قهقهه سر داده و شروع به تمسخر من کرد و با وجود خواهش فراوان من اجازه شرکت در مراسم چهلم پدرم نیز به من داده نشد. علاوه بر شکنجه‌های روحی و روانی، گروه بازجویی اطلاعات سپاه به طور غیرقانونی و غیرشرعی مبلغی از حساب کارت اعتباری من خرج کرده است که ادله قابل استنادی برای آن موجود است. همینطور حساب اینترنتی pay pal من نیز دست ایشان است که معلوم نیست چه بر سر آن آمده است. یکی دیگر از موارد شکنجه روحی، وادار کردن من به اجرای سناریوهای دیکته‌شده توسط بازجویان سپاه در مقابل دوربین و فیلم‌برداری اجباری از من بود. با این که تیم بازجویی به من قول داده بودند که فیلم‌ها هیچگاه از تلویزیون پخش نخواهد شد و این فیلم‌ها تنها جهت نمایش برای مسئولان نظام و با قصد گرفتن بودجه برای پروژه گرداب است، چند ماه بعد متوجه شدم که فیلم ها بدون پوشش صورت بارها در ایامی که خانواده ام داغدار پدر تازه درگذشته ام بوده اند، در تلویزیون سراسری به نمایش در آمده است. تیم بازجویی با وجود اطلاع از درگذشت پدرم و با وجود اطلاع از ناراحتی و تالم خانواده‌ام، دقیقاً در ایام برگزاری مراسم سوم تا هفتم درگذشت پدرم بارها این فیلم‌ها را پخش کرده که منجر به شدیدترین ضربات روحی به خانواده داغدارم خصوصا مادرم شد. به گونه‌ای که مادرم با دیدن تصاویر من در تلویزیون و آن اعترافات دروغین، دچار حمله قلبی گردید. برخی از مواردی که مرا مجبور به بیان آن در مقابل دوربین کرده بودند، مضحک و به دور از واقعیت بود که از نظر فنی اصلا امکان‌پذیر نمی‌باشد. برای مثال از من خواستند که در مقابل دوربین از خریداری یک نرم‌افزار از انگلستان و قرار دادن آن روی وب‌سایت خودم صحبت کنم. باید اضافه می‌کردم، در صورت بازدید اشخاص از این سایت، این نرم افزار بدون آگاهی وی، بر روی کامپیوتر او نصب شده و پس از آن کنترل وب کم کامپیوترش، حتی زمانی که کامپیوتر خاموش است به دست من می افتد! و به این ترتیب من از طریق اینترنت از اتاق خواب افراد فیلم تهیه می‌کردم! با این که من به بازجوها گفته بودم، چنین مسئله‌ای از نظر فنی امکان‌پذیر نیست، آنها پاسخ دادند کاری به این کارها نداشته باش!

شایان ذکر است که بازجوها در حضور بازپرس پرونده به من قول دادند که در صورت اجرای سناریوهای کذایی مطابق خواست آنان در مقابل دوربین، علاوه بر تبدیل قرار بازداشت به قرار کفالت یا وثیقه و آزادی من تا زمان دادرسی، حداکثر تخفیف در کیفرخواست برایم در نظر گرفته خواهد شد و حداکثر دو سال حبس در کیفرخواست برای من در نظر گرفته می شود و همچنین با چند برابر حساب شدن ایام حبس در سلول انفرادی، می‌توانم از آزادی مشروط استفاده کرده و به زندان بازنگردم.

این وعده ها بارها و بارها با ذکر قسم و قول های متعدد به من داده شد ولی بعد از پایان فیلم برداری هیچ کدام به اجرا نرسید. با توجه به موارد فوق، اینجانب در مدت بازداشت موقف، مطابق با بندهای ۱.۲.۳.۴.۵.۶.۷.۸.۹.۱۴.۱۵.۱۶،۱۷ و ماده ۱ قانون منع شکنجه مصوب ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۱ و بند ۷ قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب سال ۱۳۸۳ مجلس شورای اسلامی، در معرض انواع شکنجه‌های روحی و روانی قرار داشته‌ام و مطابق با ماده ۴ قانون منع شکنجه، اقاریر من از درجه اعتبار ساقط است و عموم اعترافات من در اثر شکنجه و در جهت کاهش فشار وارده و حمایت از خانواده‌ام انجام گرفته است. هم اکنون ، یعنی در تاریخ ۸۸/۲۲/۱۲ بعد از گذشت بیش از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت کماکان بلاتکلیف بوده و تا کنون ملاقاتی با وکیل قانونی خود نداشته‌ام و اجازه ملاقات با ایشان به من داده نشده است. با توجه به نوع پرونده و حجم پرونده و نوع اتهامات وارده جهت نوشتن لایحه دفاعیه نیاز به استخدام کارشناس رایانه مورد وثوق قوه قضاییه و همچنین دسترسی کافی به کارشناس و وکیل قانونی خود در محیطی مجهز به امکانات فنی مناسب، مانند دسترسی به اینترنت دارم.

لذا تقاضامندم یا با تبدیل قرار من به کفالت یا وثیقه موافقت گردد و یا این امکانات در زندان برایم فراهم گردد.

سعید ملک پور

--------------------------------------------

آمادگی چین و روسیه برای تحریمهای تازه

رادیو فرانسه: منابع دپلوماتیک غربی در سازمان ملل روز سه شنبه گفتند در گفتگو هایی که در اوایل ماه مارس میان ایران و چین و روسیه در تهران انجام شد، دو عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد از تهران خواستند تا مواضع خود در پرونده اتمی بویژه درباره راکتور تحقیقاتی تهران را تغییر دهد.

کشورهای چین و روسیه بطور غیر محسوسی بر ایران فشار وارد کرده اند تا این کشور در پرونده اتمی خود تجدید نظر کرده و پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی را بپذیرد.

منابع دپلوماتیک غربی در سازمان ملل متحد روز سه شنبه گفتند در گفتگو هایی که در اوایل ماه مارس میان ایران و چین و روسیه در تهران انجام شد، ، دو عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل از تهران خواستند تا مواضع خود در پرونده اتمی بویژه درباره راکتور تحقیقاتی تهران را تغییر دهد.

یک دپلومات غربی روز سه شنبه به خبرگزاری رویتر گفت در آن هنگام روسیه و چین اعلام مواضع خود درباره تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت درباره پرونده اتمی ایران را به پاسخ ایران به درخواست هردو کشور مشروط کرده بودند.

بگفته یک دپلومات دیگر غربی، روسیه و چین بعدا گفتند از تهران هیچ پاسخ مثبتی دریافت نکردند.

به نظر میرسد روسیه اکنون کمتر تلاش دارد نارضائیتی خود از تهران را بدلیل رد پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی از جانب ایران مبنی بر غنی سازی اورانیوم کم غنی شده ایرانی در بیرون از این کشور، پنهان کند.

ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه روز جمعه گذشته به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفت احتمال دارد روسیه از تصویب یک قطعنامه درباره تحریمهای تازه علیه ایران پشتیبانی کند.

خبرگزاری رویتر می گوید برخلاف روسیه، چین همچنان با پیشنهاد تحریمهای تازه علیه تهران مخالف است اما تا هنوز به پیشنویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا که در اختیار این کشور قرار گرفته است، واکنش نشان نداده است. با این حال انتظار میرود علیرغم مخالفت چین با آنچه که غربیها "گفتگو های بنیادی" روی دور جدیدی از تحریمها علیه ایران می نامند، در مواضع این کشور تغییر رونما گردد.

پیشنویس یاد شده به روسیه و کشورهای عضو شورای امنیت نیز ارائه شده است.

خبرگزاری رویترز از قول یک دپلمات غربی می گوید چینی ها بالاخره پذیرفته اند که امروز چهارشنبه در کنفرانسی شرکت کنند که قرار است با شرکت کشور های عضو شورای امنیت درباره تحریمهای تازه علیه ایران برگزار شود.

بگفته یک دپلومات دیگر غربی، از آنجائیکه تهران به پیشنهاد چین و روسیه پاسخ نداده است، احتمال دارد چین پذیرفته باشد که زمان گفتگو بر سر تحریمهای تازه فرا رسیده است .

-------------------------------------------------------

پروانه اسانلو: همسرم با بیماری و رنج در حال تحمل زندان است

گزارشگران و فعالان حقوق بشر ایران (رهانا): منصور اسانلو رهبر سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه از ۱۹ تیر ماه ۱۳۸۶ برای اجرای حکم ۵ سال زندان خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. در تاریخ سوم شهریور ۱۳۸۷ بر خلاف اصل تفکیک زندانیان که سازمان زندان‌ها را ملزم می‌کند زندانیان را بر اساس «نوع اتهام و جرم، سن و…» نگهداری کنند، به زندان رجایی‌شهر که محل نگهداری مجرمان خطرناک است منتقل شد.

طی این مدت چندین بار زندانیان خطرناک به وی حمله کرده و همین امر نگرانی از بابت سلامت جانی وی را بالا برده است. اسانلو از بیماری هم رنج می برد و پزشکی قانونی و پزشکان زندان از سال گذشته «عدم تحمل کیفر» او را به خاطر بیماری‌های‌اش صادر کرده‌اند، اما از اجرای این حکم تا به حال به دلائل خاص خودداری شده است.

در طی روزهای گذشته برای چندمین بار یک زندانی با چاقو در زندان رجایی‌شهر به منصور اسانلو حمله کرد. پروانه اسانلو در توضیح این ماجرا به رهانا می‌گوید: «در بندی که آقای اسانلو هست، زندانیانی هستند که داروهای زیاد مصرف می‌کنند، اختلالات روانی دارند، از نظر روحی وضعیت مناسبی ندارند، قاتلانی هستند که به جرم قتل در زندان هستند و روحیه‌ی پرخاش‌گری دارند و به بقیه زندانی‌ها پرخاش می‌کنند.

از طرف دیگر یک سری مسائل داخل خود بند وجود دارد، آقای اسانلو و برخی زندانیان طرف‌دار نظم و انضباط در زندان هستند، هستند کسانی که این نظم و آرامش را دوست ندارند. حالا من وارد جزئیات نمی‌شوم و خلاصه می‌گویم که آن‌ها می‌خواهند محیط زندان دارای نظم نباشد. آقای اسانلو هم در بین زندانیان به نظم و انضباط شهره هستند و آن‌ها این‌چنین وضعی را نمی‌خواهند.
یکی از زندانیان که همسرش را به قتل رسانده و به همین جرم در زندان است در تاریخ سوم اسفند به وی در زندان با چاقو حمله می‌کند که زندانیان دیگر وساطت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند اتفاقی برای همسرم بیافتد.»

این مساله چندین بار تکرار شده است و مسئولین زندان هیچ تلاشی برای عدم تکرار این حادثه نکرده‌اند. پروانه اسانلو می‌گوید: «ما به شدت نگران سلامت جانی منصور اسانلو هستیم. در روزهای قبل مسئولین زندان قول داده بودند که آن دو زندانی را که این رفتارها را می‌کنند به بند دیگر زندان منتقل کنند که به نام‌های سیدمحمد حسینی و محمد برخی هستند. یکی از آن‌ها همان کسی است که سال گذشته هم به آقای اسانلو با چاقو حمله کرده بود. اما هنوز این اتفاق نیفتاده، مسئولین زندان رجایی‌شهر قول داده بودند که با انتقال آن‌ها وضعیت بند را بهتر کنند.»
تکرار این حادثه و عدم واکنش مثبت مسئولین زندانی رجایی‌شهر و اصرار بر نگه‌داری منصور اسانلو در زندان اوین این شائبه را ایجاد کرده که این مساله از پیش طراحی شده و به قصد آسیب به وی اتفاق می‌افتد. همسر وی در این مورد به رهانا گفت: «نمی‌دانم چه بگویم در این زمینه، ولی مشکلاتی که زندانیان در آن‌جا دارند، فشارها بر روی آن‌ها، شلوغ بودن بند، فشار عصبی و این قبیل مسائل باعث می‌شود تحریک بشوند و این مسائل به هر حال اتفاق بیافتد.
یکی از مسائل شلوغی و ازدحام فروشگاه بود که در حال حاضر مسئولین زندان وضعیت آن را بهتر کردند، اما عمده نگرانی ما ،هنوز، بودن آن زندانیان روانی و مشکل‌دار است که آقای اسانلو را در زندان تهدید می کنند. همین امروز که آقای اسانلو از زندان تماس گرفت از او پرسیدم که آن‌ها را منتقل کرده‌اند یا نه؟ که گفت نه هنوز این‌جا هستند. به او گفتم که کاری کند تا آن‌ها را از آن‌جا ببرند که او گفت کاری از دستم بر نمی‌آید، مسئولین زندان گفته‌اند که می‌برند و هنوز کاری نکرده‌اند.»

در مورد انتقال و بازگرداندن اسانلو به زندان اوین همسر وی می‌گوید: «ما بارها و بارها این مساله را گوشزد کرده‌ایم و به آن اعتراض داشتیم، ولی هیچ ترتیب اثری نداده‌اند. اگر ایشان در جایی نگه‌داری بشوند که مناسب با اتهام‌شان باشد، ما دست کم نگرانی در این مورد نخواهم داشت که کسی به وی با چاقو حمله کند.»
وضعیت جسمی این فعال کارگری در زندان بسیار وخیم است و محیط زندان و عدم رسیده‌گی پزشکی مناسب وضعیت او را دو چندان سخت کرده است، اما تا کنون با وجود این بیماری‌ها از اعطای مرخصی استعلاجی به وی خودداری شده است. پروانه اسانلو در مورد وضعیت بیماری همسرش توضیح می‌دهد که: «با توجه به این‌که ایشان قلب‌شان را عمل کرده‌اند، نباید استرس داشته باشند و باید از تغذیه خوبی برخوردار باشند و فشار عصبی نداشته باشد. هم‌چنین به خاطر بیمار پوستی که دارند، باید در آفتاب باشد و نور ببیند. آقای اسانلو دیسک کمر هم دارد که خیلی موجب آزارش می‌شوند. طفلک دارد همه‌ی این بیماری‌ها را با رنج در زندان تحمل می‌کند.
ما هم‌چنان به دنبال اجرای دستور پزشکی قانونی هستیم، با این‌که عدم تحمل کیفر را برای او صادر کرده‌اند، اما تا کنون خبری از آزادی و مرخصی برای او نبوده است.»

مشخص نیست که چرا دستور عدم تحمل کیفر منصور اسانلو اجرا نمی‌شود و چه کسانی جلوی این مساله را می‌گیرند. همسر اسانلو قوه‌ی قضاییه را مسئول این موضوع می داند و می‌گوید: «با قاضی پرونده هم بر سر این‌که عدم تحمل کیفر صادر شده صحبت کردیم، ولی ایشان می‌گویند باید از جاهای بالاتر دستور بیاید. همین چند روز پیش برای این موضوع به دادگاه مراجعه کردم که قاضی پرونده گفت ما برای وزارت اطلاعات این مساله را فرستاده‌ایم و منتظر جواب استعلام از آن‌ها هستیم که هنوز جواب این استعلام نیامده است.

از زمانی که چشم ایشان سه مرحله جراحی شد ما پیگیر این مساله هستیم، مخصوصا این‌که چشم ایشان الان بسیار حساس است و با کوچک‌ترین ضربه‌ای آسیب می‌بیند، دکترهای زندان هم ایشان را معاینه کرده و این نظر را از زمانی که مساله دیسک کمرش را دیدند، تایید کردند، ما هم از بیرون پیگیر هستیم ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم. نمی‌دانم کی بیاد منتظر به نتیجه رسیدن مسائلی باشیم که جزو حقوق انسانی آقای اسانلو است.»

---------------------------------------------------------

بحران رژیم تهران؛ گفتگوی اوباما با سران سه کشور بزرگ اروپايی

به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاخ سفید واشنگتن امروز اعلام کرد که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا روز چهارشنبه در یک ویدئوکنفرانس با نیکلاس سرکوزی، رئیس جمهور فرانسه، گوردون براون، نخست وزیر انگلستان و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در باره بحران رژیم تهران گفتگو کرده است.

به گفته سخنگوی کاخ سفید، سران این چهار کشور بزرگ غربی در باره اقدامات بعدی جامعه بین المللی علیه رژیم تهران گفتگو کرده اند. وی توضیح بیشتری در این باره ارائه نداد.

خبرگزاری فرانسه در گزارش دیگری از نیویورک به نقل از یک دیپلمات غربی نوشت، نمایندگان شش کشور بزرگ درگیر در مناقشه هسته ای رژیم تهران روز چهارشنبه تلفنی در باره پرونده هسته ای این رژیم و اعمال تحریمهای تازه گفتگو کردند.

چین در ماههای اخیر با هرگونه تحریم جدید علیه رژیم تهران مخالفت می کرد و حاضر به گفتگو در این باره نبود.

دیپلمات غربی که این خبر را به خبرگزاری فرانسه اطلاع داده شرکت نماینده چین در گفتگوهای امروز گروه پنح بعلاوه یک را سازنده توصیف کرده است.