samedi 23 janvier 2010

چرا مدیریت زلزله هائیتی را به احمدی نژاد نسپردید

روزنامه تهران امروز: اخیرا برخی مقامات جمهوری اسلامی نظر داده‌اند که اگر مدیریت بحران و کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان هائیتی به ما سپرده می‌شد اوضاع مردمان آنجا با وضعی که الان دارند تفاوت می‌کرد. ایشان البته مثال نزده‌اند اما ما با نگاهی به مدیریت بحران زلزله بم و نحوه رسیدگی به بازمانده‌های آن فاجعه انسانی پس از شش سال که هنوز عمدتا زیر چادر و در کانتینر زندگی می‌کنند، می‌توانیم حدس بزنیم که احتمالا منظور چه تغییراتی است. این بار که گذشت اما اگر بار دیگر زلزله‌ مشابهی در جای دیگری از جهان روی داد، می‌تواند به این شیوه مدیریت بحران شود. اینجوری

1 - انکار. اصولا اولش خوب نیست مسئولان به روی مبارک خودشان بیاورند که فاجعه‌ای رخ داده است. پس از آن در 24 ساعت اول اخبار باید حداکثر به اعلام خبری در این حد قناعت کنند: به گزارش بیسار زمین‌لرزه‌ای منطقه فلان را لرزاند. هنوز از میزان خسارات گزارشی به دست نیامده است

2 - قطره‌چکاندن. در این مرحله اندک‌اندک میزان تلفات به رسانه‌ها راه می‌یابد و از این پس 10تا 10 تا بالا می‌رود. به موازات این اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی، امکانات و نیروهای امداد هم به صورت قطره‌چکانی به محل اعزام می‌شوند

3 - مقصریابی. در این مرحله که به موازات مرحله قبلی است تمامي گروه‌ها، احزاب و روزنامه‌های چپ و راست به دنبال مقصر این حادثه در جناح مقابل می‌گردند. از نحوه کمک‌رسانی تا شیوه ساختمان‌سازی شهری و حتی دفن زباله‌ها می‌تواند مستمسک خوبی برای کوبیدن طرف مقابل باشد

4 - همدردی. تمامي مقامات، مسئولان، مدیران، احزاب و شخصیت‌های سیاسی و کشوری و لشکری اعم از داخلی و خارج‌نشین در این مرحله به صدور بیانیه‌های همدردی با مردم آسیب‌دیده خواهند پرداخت و البته در خلال آن به تبلیغ برای خودشان می‌پردازند

5 - تهییج احساسات. با پخش گزارش‌ها و تصاویر از فاجعه انسانی، احساسات مردم تحریک می‌شود و برای اهدای کمک‌های نقدی و غیرنقدی خود به پایگاه‌ها مراجعه می‌کنند. این پایگاه‌ها در عرض مدت زمان اندکی انباشته می‌شوند اما چون برای نحوه ارسال آنها فکری نشده است همانطور می‌مانند تا فکری بشود

6 - نیروهای مردمی. جمعیت بزرگی از انسان‌های نوع دوستی که به‌طور خودجوش عازم محل زلزله هستند، با زحمت فراوان به منطقه می‌رسند و مشغول کمک‌رسانی می‌شوند اما چون هیچ نهادی مسئول تامین نیازهای اولیه آنها نیست پس از چند روز بازگردانده می‌شوند تا آمار تلف شده‌ها از آنی که هست بالاتر نرود!

7 - امنیت. با شلوغ شدن منطقه و به‌خصوص سروکله برخی نهادهای کمک‌رسان خارجی، چند نهاد مسئولیت برقراری امنیت در منطقه را برعهده می‌گیرند که نخستین کار آنها برخورد شدید با سگ‌های زنده‌یاب خارجی و دستگیری خارجی‌ها و خبرنگاران مشکوک است

8 - تداخل. اندک‌اندک در میان 37 ارگان دولتی و غیردولتی که خود را متولی کمک به آسیب‌دیدگان می‌داند اختلاف به وجود می‌آید. چند ارگان دیگر مسئول حل اختلافات و جلوگیری از زد و خورد نهادهای مذکور می‌شوند و نهایتا تصمیم برآن می‌شود که بهتر است بیشتر نهادها محل را ترک کنند

9 - قانون. در نهادهای قانونگذاری بحث‌های داغی در مورد تخصیص اعتبار به منطقه زلزله‌زده درمی‌گیرد و قانونگذاران مصمم می‌شوند که منطقه زلزله زده را بازسازی کنند اما در این بین اختلافات سیاسی و سایر بحران‌های اجتماعی و اقتصادی و دیپلماتیک و غیره حواس آنها را از موضوع پرت می‌کند

10 - فراموشی. نیروهای امدادی، مردم، مسئولان و خبرنگاران اندک اندک منطقه را ترک می‌کنند. منطقه زلزله‌زده به فراموشی سپرده می‌شود و به موازات آن اعتماد‌به‌نفس و خودباوری مسئولان بالاتر می‌رود

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire

Remarque : Seul un membre de ce blog est autorisé à enregistrer un commentaire.